ان یا علی فاستمع لما یوحی الیک من هذه النار التی تستضی ء فی هذه الشجره التی

انا اردنا ان نرسل الی احد احبائی لئالی بحر عنایتی و بیانی لتشکر و تقول لک

انشاء الله لم یزل و لایزال از امطار سحاب رحمت رحمانی تازه و خرم باشی و از نار

انشاء الله لم یزل و لایزال بخدمت غنی متعال مشغول باشید و از زلال کوثر بیزوالش

ای شمس بجان آواز عندلیب جانان بشنو شاید بتمام روان قدم از مکان نفس و هوا

ای علی انشاء الله بنفحات ایام الهی فائز باشی و باسمش از دریای دانائی بیاشامی

ایاک ان لاتعجز ثم انطق بقدره بدیعه میقات صمت گذشت روزیکه سلطان بقا از حجبات

این بسی واضح و معلومست که این مظلوم غریب از اول امر از برای خود خیالی نداشته

اینکه در الواح نصایح مشفقه در اتحاد و غیره نازل میشود مقصود جمیع بریه بوده و

آثار قدرت از هر شیء ظاهر نفحات بیان از هر جهت ساطع ید قدرتش ترا اخذ نمود و

تلک آیات القدس نزلت بالحق من سحاب فضل بدیعا و بها تطهر افئده العباد عن دنس

تلک آیات القدس نزلت بالحق من لدی الله العزیز الجمیل و فیها ما یغنی الناس عن

تلک آیات الکتاب نزلت من سحاب رحمه منیعا و منها تحیی افئده الممکنات ان تتوجهن

تلک آیات الله المهیمن القیوم نزلت بالحق ولکن الناس اکثرهم لایوقنون الله الذی

جوهر حمد و ثنا مالک سماء و اسما را لایق و سزاست که اهل عوالم دانش و بینش را

حمد خدا را که درهای بسته را گشود و اولیا و اصفیایش را راه نمود و بصراط مستقیم

حمد محبوبی را لایق و سزاست که لم یزل مقدس از وصف ممکنات بوده و لایزال متعالی

حمد مقدس از بیان محبوب امکان را لایق و سزاست که از اول بعثت انبیا و اصفیا

حمد مقصود عالم را که آنمحبوب را صحیحا سالما بوطن حقیقی بقول گوینده قبل گفت

حمد و ثنا در رتبه اخری مخصوص اولیا و اصفیای الهی است که یک ذره از تجلیات

ذکر الله عبده الذی سمی باسمعیل لیکون له شرفاً و ذکراً و افتخاراً

ذکر من لدنا لمن اراد ان یتقرب البحر الاعظم و یشرب منه باسم ربه المهیمن

ذکر من لدنا لمن سمی بمحمد قبل صادق لیفرح بذکر الرحمن بعد الاحزان و یذکر ربه

ذکر من لدنا لمن فاز بالاقبال الی الافق الاعلی اذ اعرض عنه کل غافل بعید و کل منکر
