عجز و نیاز به درگاه حضرت بیانباز و طلب مغفرت از برای کلّ متصاعدین به ملکوت احدیّت، علیهم بهاءالله الابهی اللهمّ يا غافرَ الذّنوب العفوّ الغفور

الهی الهی هذا عبد من عبادک و شاب نشا فی ولائک و توجه الی مطلع عطائک

ای احبای الهی جناب آقا علی عسکر و جناب آقا عبدالجواد علیهما بهاء الله الابهی

ای احبای حقیقی رحمانی در آن صبحدم که شمس حقیقت از افق عالم بر هیاکل امم

ای یاران باوفای عبدالبهاء چندیست که به سبب فتنه و فساد صفحات قفقاسیا و داخلیه

ای یاران عبدالبهاء جناب ضیاءالله به ارض بیضاء وارد و چندی در نهایت خضوع و خشوع

ایها الفرع الکریم الرفیع الخادم الصادق الامین للسدره المبارکه الرحمانیه

سبحانک یا الهی اشهدک و ملائکه قدسک و ملا افقک الاعلی و سکان ملکوتک الابهی

ای بنده حق در این وقت که برید تعجیل شدید دارد و این عبد بتحریر مشغول در این

ای زائر مشکین مشام الحمد لله از آنسامان احرام کعبه مقصود بستی و در نهایت خلوص

ای یاران رحمانی خبر تاسیس مشرق الاذکار رسید که در آن دیار محامد و نعوت الهی

ای یاران عبدالبهاء حضرت آواره در نامه خویش نهایت ستایش از ثبوت و رسوخ آن نفوس

ایها الفرع الجلیل من الدوحه الرحمانیه لوح مسطور که به خامه سرور و مداد حبور

گل مولا گر بگویم ز اشتیاق جان و دل ناله و افغان براید ز آب و گل

ای بنده الهی نامه مختصر اللفظ و مفصل المعانی شما قرائت شد لهذا مختصر نیز جواب

یا منادی المیثاق زحمات و خدمات آن سرور ابرار در امرالله از بدو دخول در ظل

ای حفید آن شخص جلیل اشعار چون لئالی آبدار و در شاهوار در نهایت فصاحت و بلاغت

ای یار قدیم دستخط شریف وصول یافت اگر چند زمانی در تحریر تقصیر حاصل این بسبب

یار مهربانا شب است ولی نور هدی ظاهر شام است ولی صبح احدیت طالع سجن است

نامه شما رسید در حق جلال الدوله و سائر آواره گان ایران بقدر مقدور نهایت رعایت

ای طبیب جسمانی و روحانی نامه ات که بتاریخ ١٢ ابریل ١٩١٩ بود رسید

ای یاران الهی از قرار معلوم زمین قبرستان بمبئی را مدتیست حصار کشیده اند و حال

ای ثابت بر پیمان نامه شما رسید محزون مباش مغموم مگرد در وقوعات مذکوره حکمت

ای منتسبین آن فائز به رفیق اعلی حکمت بالغه الهیه اقتضا چنین نموده بود که امری
