ای عزیز عبدالبهاء نامه رسید از تکسر مزاج شما و ناتوانی و اسیری فراش

الحمد لله الذی فتح علی قلوب المخلصین ابواب العطاء و انعم علیهم بمائده من السماء

ای کنیز عزیز الهی نامه شما رسید الحمد لله در ممالک شمال سبب نشر نفحات شدی

ای ناشر نفحات الله ای منادی بملکوت الله نامه شما از لایپزیک رسید الحمد لله

ای یاران الهی حضرت اسحق رحمانی نهایت ستایش را از محبت و مهربانی شما نمودند

ای سرگشته کوه و بیابان در سبیل الهی الحمد لله در نهایت شوق و شعف بنیتی صادقه

یا امه الله نامه شما رسید مضمون سبب سرور گردید زیرا دلیل بر آن بود که توجه بخدا

الهی الهی تعلم و تری حالی و فقری و عجزی و ذلی و انکساری و اضطرام نیرانی

ای یاران حق و ای اماء رحمن حمد حی قیومرا که سرمستان الست را از رحیق مختوم

ای عزیز عبدالبهاء امید از دلبر فرید چنان است که آواره وحید در ظل ظلیل رب جلیل

الهی و مغیث الوری و ربی و معین الضعفاء اسئلک بالکلمه العلیا ان توید الاصفیاء

ای ثابت بر پیمان آنچه نگاشتی ملاحظه گردید جمیع عین صواب و مطابق واقع و همانست

یا عبدالبهاء تو سمی منی و در عبودیت آستان مقدس قرین منی این عبد را نهایت آمال

تعالیت یا الهی و تقدست یا ملجای و منائی قد ابدعت الاشیاء بحکمه بالغه فی ملکوت

ای جوان رحمانی نامه ایکه بجناب آقا سید اسدالله مرقوم نموده بودی ملاحظه گردید

یا ربی الودود الفائض علی حقیقه الوجود فیضا ابدیا فی حیز الشهود المقدر لاحبائه

دوست عزیز مهربان نامه مورخ به ۱۷ شهر شوال سنه ۱۳۳۸ رسید ابدا فرصت نگارش

ای همنشین عبدالبهاء مدتی قرین و همنشین عبدالبهاء بودی و روش و حرکت این بنده

ای مفتون حقیقت نامه ای که بتاریخ ٢٤ شباط ١٩١٩ از مصر مرقوم نموده بودی رسید

ای یاران الهی جناب زائر از برای هر یک از شماها نامه مخصوص خواسته ولی این عبد

ربی ربی تری وجوه احبائک مستبشره بالطافک ناضره بلوائح حبک منیره بشعاع معرفتک

ای بندگان و اماء رحمان جناب آقا نورالله و آقا محمد تبریزی نامه ای مرقوم نموده
