کتاب انزله الرحمن لمن خرق حجبات الاوهام فی یوم تمسک بها عباد نقضوا عهد الله و

کتاب نزل بالحق فی هذا السجن الذی سمی بالاسماء الحسنی و نطق فیه مولی الوری لا

کل البهاء و الثناء و العز و العظمة و الرفعة و العلو و السمو لله مالک الاسماء و فاطر

لازال در ظل عنایت غنی متعال بوده اید و طرف عنایت متوجه شما بوده اصل نسبتها

لیس البلیه سجنی و ما ورد علی من المکاره بل البلیه ابتلائی بین الذین لایعرفون

مستند بلبلان ز نغمه یاهوی او هم جان ... هم جان عاشقان ز جرعه یاهوی او جان بجانان

نامه رسید الحمد لله سلامتی وجود نعمتیست بزرگ و فضلیست عظیم نشکره فی

هذا کتاب من الله الی الذی طار فی هواء القرب و سمع نغمه الله و کان فی علی

هذا کتاب من لدن عبد نقطه الاولی و نفسه و محبوبه الی الذین فرغ الله افئدتهم

هذا کتاب من لدنا الی الذی اراد وجه ربه العزیز الحمید و هاجر معه من الزورآء

هذا کتاب من لدنا الی الذی سلک سبیل الله الواضح المستقیم و تمسک بالعروه

هذا کتاب من لدنا الی من فاز بانوار الوجه فی هذا الفجر الذی کان من افق الامر

هذا کتاب من لدی الذی حبس فی سبیل الله المقتدر العزیز الوهاب لمن آمن بالله و

هذا کتاب من لدی المظلوم الی الذی اقبل الی الافق الاعلی و آمن بالله مالک یوم

هذا کتابی قد نزل من سماء عنایتی لعبادی الذینهم آمنوا بنفسی و انقطعوا عن

هذه نفحه من نفحات عنایه ربک قد ارسلناها الیک لتقر بها عینک و عیون الذین

هذه ورقه نبتت من سدره الله و ارسلناها الی الذی مسته الشداید فی سبیل مولاه لیجد

و انت تعلم یا الهی بان قلبی قد ذابت و کبدی قد فارت و روحی قد صاحت و سری قد

یا اباالفضل علیک بهائی حق آگاه آفتاب و ماه گواه که سلطان یفعل ما یشاء و مالک... يا ابا الفضل حضرت فضال با تو بوده و هست

یا احمد علیک بهائی و عنایتی امروز طور میبالد و فخر مینماید چه که بظهور مکلمش

یا اسدالله قلب در احتراق و نیر آفاق از ظلم اهل شقاق و نفاق محزون لعمر الله

یا اسم جود علیک سلام الله و عنایته نامه جناب حاجی شیخ علیه سلام الله در حضور

یا اماء الله جناب امین حاضر و ذکر کنیزان حق را نموده مخصوص امائیکه در ایام

یا ایها الساکن فی جوار رحمه ربک قد راینا کتابک و قرانا ما فیه ان ربک لهو
