ای یاران و اماء رحمن نامه شما رسید بیان اشتیاق ملاقات نموده بودید من نیز در نهایت

ای دختر عزیز من شب و روز بیاد تو و قرین محترمت و اولاد عزیزت هستم شکر کن

ای دو خواهر پاک گهر از خدا خواهم که آن دو خواهر مانند دو اختر فرقدان در افق

ای امین عبدالبهاء تو در درگاه اسم اعظم عزیز و محترمی مطمئن باش من از تو راضی

ای امین عبدالبهاء حضرت صدرالصدور بجهان الهی شتافت و در ایام زندگانی باعظم خدمات

ای امین عبدالبهاء شریک و سهیم شما جناب آقا میرزا مهدیخان الان حاضر خواهش

ای ابن ایمان و سلاله ایقان زاده ایمانی و از سلاله ایقان در صون و عون جمال ابهی

ای یادگار آن ورقه محترمه و یادگار آقا سید اشرف ان مستشهد در سبیل الله همچو

ای بنده صادق جمال مبارک نامه بیست و دوم محرم ۱۳۳۰ وصول یافت و ملاحظه گردید و

ای ثابت بر پیمان نامه بشیر بشارت عزم زیارت داشت این بسیار محبوب و مرغوب

ای ثابت بر پیمان نامه شما رسید و بشارت انجذاب و اشتعال احبای الهی از ورود

ای ثابت بر عهد و پیمان نمیدانی که عبدالبهاء در چه طوفان و بحرانی و چه مشقت

ای مستبشر به بشارت رب میثاق بامداد است و من بیاد تو افتادم و دل بتو دادم و در میدان

جناب بشیرالهی مکاتیب جوف ارسال گشت برسانید فی الحقیقه ابدا فرصت تحریر این جوانها

اللهم یا واهب العطاء و باذل الندی و معطی الکنز الاوفی و موفق الاصفیاء علی انفاق

اللهم یا غافر الخطایا و واهب العطایا تغفر لمن تشاء و تعفو عمن تشاء بیدک الامر کله

ای خویشان حاجی ایمان شما یاران و خویش منید و مرهم زخم و ریش عالمید درد

یا من توجه وجهه للذی فطر السموات و الارض چه فضل و موهبتی جمال قدم در حق

ایها الموید المشید از فضل و جود سر وجود امیدوارم که در صون حمایت حضرت رحمن

ای دو اخوان باوفای جناب زائر خوشا بحال شما که چنین برادر مهربانی دارید که در آستان

ای امه الله برادر بزرگوارت عرصه امکان بپیمود و پیمانه محبت الله بدست گرفته

ای مخلص در امرالله آنچه مرقوم نموده بودید ملاحظه گردید فی الحقیقه مدتی بود
