ان یا قلم الاعلی الیوم یومک تحرک باسمی الابهی علی اوراق الانشاء ثم اذکر من

انا نذکر اهل الخضرآء الذین اقبلوا الی الافق الاعلی اذ کسروا اصنام الهوی باسم ربهم

انا نذکر من اراد الوجه و نطق بثناء الله مالک الوجود هذا یوم فیه قام الناس لله

انشاء الله لایزال از زلال رحیق بیمثال حضرت دوست متعال

اول نفحه فاحت من قمیص عنایه رب الارباب علیک یا عبدالوهاب اشهد انک خرقت

ای ذبیح از برای تبلیغ خلق شدی قعود و صمت جایز نه الیوم بر امثال آنجناب لازم

ای عبدالله در قول انصاری ملاحظه کن که گفته الهی اگر یکبار بگوئی بنده من از

ای علی انشاء الله بعنایت الهی و فیوضات حضرت رحمانی در کل احیان بذکر مالک

بحر معانی از معین قلم رحمانی در کل احیان جاری و ساریست از حق میطلبیم تشنگان

بزرگست عنایت حق جل جلاله و محیطست فضلش امروز از سید ایام نزد مولی الانام

بشیر عمای عرش هویه بقمیص سنای عز صمدیه از غیب بقای مدینه وفا جانب مصر بهای

تلک آیات القدس نزلت بالحق و انها لظهور الله فی العالمین و جعلها الله منبع علمه و

جناب رفیع بدیع حق منیع میفرماید فجر معانی طالع و افق عرفان از تشعشعات شمس

جوهر ذکر و تمجید و ساذج تقدیس و توحید بساط عز کردکاری را لایق که بلطائف

چند یومیست که کوم الله مقر عرش واقع شده و این آن مقامیست که در کتب قبل مذکور

چون انجناب ذکر جناب ملکم خانرا نمودند لازم شد دوستی و معاشرت و انچه وارد شهد

چون نغمات لطیف حجازی را از طلعت عراقی شنیدی حال نواهای شهناز معنویرا

ح س الحمد لله عرف قمیص را یافتی و ترا بمطلع غیب مکنون و مشرق کنز مخزون هدایت

حمد حضرت مقصودی را لایق و سزاست که در یوم قیام بکلمه علیا خافیه صدور و خائنه

حمد ساحت امنع اقدس حضرت مقصودی را لایق و سزاست که از افق اعلی باعلم یفعل ما

حمد ساحت امنع اقدس حضرت مقصودی را لایق و سزاست که از کوثر بیان بر ارض مبارکه

حمد ساحت امنع اقدس حضرت مقصودی را لایق و سزاست که عالم را بکلمه علیا جذب

حمد سلطان قدم را لایق و سزاست که بانوار اسم اعظم عالم منور فرمود

حمد مقدس از ادراک خلق بساط امنع اقدس حضرت حق را لایق و سزاست
