هذا لوح قد فصل من لوح المحفوظ لیکون بنفسه هدایه و رحمه علی کل من فی السموات

در این ایام که نار ظلم مشتعل و نور عدل مستور قلم اعلی تو را ذکر مینماید و

کلمه الله از افق ملکوت بیان ظاهر و نور ظهور از افق طور ساطع آنکلمه کلمه

الحمد لله بعنایت مالک قدر یوم قبل جناب ملا علی اکبر علیه بهاء الله بنفحات

یا ایها الناظر الی افقی و الطائر فی هوآئی اسمع ندائی قد ارتفع فی هذا الحین و

الحمد لله الذی جعل البیان مقناطیسا لجذب اهل الادیان فی الامکان و به انطق

حمد مقدس از چند و چون و عرفان این و آن حضرت رحمن را لایق و سزاست که علم اننی

حمد و ثنا مخصوص مالک آفاق و معبود علی الاطلاق است که آجال را باب وصول و لقا

حیرت اندر حیرت و عجب اندر عجب که اینفانی مفقود در اول عرایض و مکاتب و رسائل

رشحات وحی از اوراق سدره منتهی باعانت نسیم اراده مالک اسماء بهیئت این کلمات

کنت قاعدا صامتا امرت بالحضور فلما حضرت توجه الی وجه القدم و قال یا عبد الحاضر

هذا کتاب کریم قد نزل من لدن عزیز حکیم و فیه ما یفرح به المخلصون

یا فضل یذکرک المظلوم و یبشرک بما نزل لک من القلم الاعلی فی هذا الکتاب المبین

حمد و ثنا اولیای مالک اسما را سزاست که ظلم ظالمین و منع مانعین ایشانرا از ذکر و ثنا و

شهد الله رب العرش و الثری قبل خلق الوری انه لا اله الا هو الفرد الواحد

قد حضر لدی المظلوم کتاب احد من السادات الذین اقبلوا الی الله و سمعوا و اجابوا

قد شهد کل شیء انه لا اله الا هو و الذی اتی بالحق بملکوت البیان انه لمشرق وحی

حمد ساحت امنع اقدس حضرت مقصودی را لایق و سزاست که عوالم لایتناهی خلق فرموده و

حمد مقدس از لسان و بیان مالک الملکی را لایق و سزاست که بمفتاح بیان ابواب

نقطه حمد و جوهر حمد مخصوص ساحت قدس قرب حضرت محبوبی است که برافراخت سموات

الحمد لله الذی حکم للعشاق بالفراق و بحنینهم انجذب من فی الافاق تعالی من ظهر

ان یا قلم الاعلی مااخذک السرور فی ایام ربک العلی الاعلی لتغن به علی افنان

حق شاهد و هر منصفی گواه که این خادم فانی بعد از ادراک فیض حضور در لیالی و

حمد سلطان وجود و ملیک غیب و شهود را لایق و سزا است که بنور کلمه مبارکه افئده
