حمد مقدس از ما عند الناس محبوبی را سزاست که جمیع عالم را بکلمه واحده خلق فرمود

حمد مقصود عالم را لایق و سزا که اولیای خود را در هر حین آگاهی عطا میفرماید بر

شکر و حمد ذکر و ثنا نعت و بها مقصود یکتا را سزا که عالم وجود را بنور عدل منور فرمود

هذا کتاب من لدی البهاء الی من اقر بالله و اعترف بسلطانه ثم استقر علی مقر قدس رفیع

الحمد لله الذی اوقد بنار العرفان سدرة الانسان و انار بها الافاق فی یوم التلاق

الحمد لله الذی تفرد بالامر و توحد بالحکم و انزل من سماء الاحدیه حکم الحکمه و

حمد مقدس از ذکر و بیان مقصود عالمیان را لایق و سزاست که بیک ندا اهل ناسوت

عرض این فانی خدمت آنحضرت آنکه دستخط محبوب فواد جناب سمندر علیه بهاء الله مالک

شهد الله انه لا اله الا هو و الذی اتی انه هو الموعود فی الکتب و الصحف و

الحمد لله الذی تجلی من انوار بوارق المشرقه من افق البیان علی القلم الاعلی

الحمد لله الملک المحمود و مالک جبروة الفضل و الجود الذی خلق الوجود و اظهر اسرار الغیب من عالم الشهود

امروز تجلیات آفتاب حقیقت بر کل تابیده و مداین و دیار از جذب ندای مختار در شغف

یا جواد علیک بهاء الله مالک الایجاد لازال بخدمت امر مشغول بوده و هستی جمیع

یا مهدی عالم منقلب و احدی سبب آنرا ندانسته باسا و ضرا احاطه نموده ارض آرام

الحمد لله الذی یعظم بعظمه خضعت لها عظمه العظماء و شوکه الکبرآء و قوه الاقویا

ان یا حرف الحی اسمع اصوات اجنحه هذا الطیر فی هذا الهوآء باجنحه الیاقوت و

انه هو حینئذ حی فی هذا الافق العزیز المنیر یشهد و یری و یقول مخاطبا لملا

حمد محبوبی را شایسته و سزاست که باب وصل و لقا را بمفتاح اسم اعظمش باز نمود

یا اسمی علیک بهائی غصن اکبر لدی الوجه حاضر با نامهای اولیا که بآنجناب نوشته اند

یا محمد علیک بهائی نامه جناب ح علیه بهائی که بشما ارسال نموده غصن اکبر تلقاء

الحمد لله الذی توحد بالامر و تفرد بالحکم تشهد الذرات انه لا اله الا هو لم یزل

الحمد لله الذی طرز دیباج کتاب الظهور بالهاء بعد الباء و به نفخ فی الصور و انصعق

لوح محفوظ میفرماید در لیالی و ایام عباد ارض را بنیر معانی که از افق سماء

هذا کتاب نزل بالحق من سماء التی کانت علی العالمین محیطا و ینزل منها فیکل حین
