هذا کتاب ینطق بالحق و یلقی فی القلوب من اسرار الله المهیمن العزیز القدیر و

یا حیدر قبل علی بگو یا اهل ارض آذان را از برای اینکلمه مبارکه از آنچه

ان یا بقیتی اسمع ندائی عن شطر عرشی لیجذبک نفحاتی الی سماء عنایتی و تنقطعک عما

شهد الله انه لا اله الا هو و الذی ظهر انه لهو القلم الاعلی و السدره المنتهی

ملکوت حمد و جبروت ثنا سلطان مقتدری را لایق و سزا که سطوت عالم و شوکت

یا اهل قفقاز قد سالت البطحاء و انار الافق الاعلی لعمری افتر ثغر الحجاز بما

الحمد لله وحده و الصلوه علی من لا نبی بعده حمد مقصود عالم و مالک امم را لایق

حمد مقدس از ذکر و بیان مالک امکان را لایق و سزاست که از انقلاب سکون ظاهر

حمد مقصود عالمیان را که در جمیع احوال از قلم اعلی

سبحان من انزل الامر و انزل الکتاب و نطق من غیر ستر و حجاب و انطق الاشیاء

شهد الله بما شهدت فی اول کتابک بانه لا اله الا هو

کم من حبیب وجدناه حباباً و کم من صدیق صار زندیقاً بما اتبع هواه غافلاً عن مولاه

هذا کتاب من لدی المظلوم الی من تمسک بالعلوم لعل یخرق حجاب الاکبر و یتوجه الی

یا زین علیک بهاء الله رب الارباب نامه شما رسید و فائز شد بانچه مقصود است

ینادی القلم بین العالم و یبشر الامم بالاسم الاعظم الذی به جری کوثر الحیوان

حق شاهد و مظاهر اسماء و صفاتش گواه که مقصود از ارتفاع ندآء و کلمه علیا آنکه

ذکر رحمه ربک عبده لیستقره علی الامر بشان لن یضطربه ندآء کل مشرک بعیدا فطوبی

الحمد لله القائم بلازوال الدآئم بلاانتقال المتعالی عن الوصف و المقال المنزه

حمد ساحت امنع اقدس حضرت مقتدری را لایق و سزاست که اعراض معرضین و انکار منکرین

حمد و ثنا اولیاء حق جل جلاله را لایق و سزاست که منقطعا عن العالم بر خدمت امر

ذکر من لدی المذکور لمن اقبل بقلبه و اعترف بلسانه و سمع باذنه و قام برجله علی

هل یقدر احد ان یضع ما سوآئی بقدرتی و سلطانی و یاخذ ما امر به فی کتابی الذی

یا اولیاء الله فی الشین و الهاء ندای مظلوم را بلغت نورآء اصغا نمائید انه

الحمد لله الذی تجلی بنقطه من الکتاب الاعظم علی اوراق العالم اذا ظهرت الکتب و