ایام مظاهر الهی در مقامی بیوم الله مذکور ولکن این ایام در جمیع کتب مخصوصست بظهور غیب

این کلمه مبارکه بمثابه آفتاب از افق سماء لوح الهی مشرقست باید کل باو ناظر باشند

این مظلوم گواهی داده و میدهد بسلطان وجود و مالک غیب و شهود و باینکه از برای

این مظلوم مسجون شاربان کوثر محبت رحمن را تکبیر میرساند و میگوید قسم بانوار

آمد روزیکه منادی الهی امام وجوه ندا میفرماید اینست آن روزیکه جبال مثل سحاب

آنچه الیوم محبوب است استقامت بر امرالله جل جلاله بوده هر نفسی باینمقام بلند

آنچه مصلحت عباد است تفویض امور است بحق جل جلاله چه که اکثری از ما یضر و ما

بحر العرفان ینطق فی قطب الامکان و یدع الکل بالروح و الریحان الی الرحمن ولکن

بشانی آیات الهی نازل که احدی بر احصای آن جز ذات مقدسش قادر نه و الواح منیعه بدیعه

بعد از اقرار بتوحید باری و اعتراف بما اتی به انبیائه و رسله و ختمهم بمحمد

تالله ان مالک الجبروت ینادی من فی الناسوت الی المقام الذی استقر فیه عرش اسمه

تبارک الذی اظهر البهاء و جعله مشرق سلطانه لمن فی الاکوان من الناس من عرف و

تبارک الذی قدر لاحبائه ما لااطلع به الا هو یشهد بذلک مشرق الوحی ولکن الناس

تبارک الذی نزل الایات و جعلها بینات لاهل الادیان تنادی النار فی الطور و

تحب السدره ان تذکر احد افنانها الذی قصدها و سمع ندائها و طار فی هوائها و نطق

تعالی من تجلی علی المنظر الاکبر و نطق بما نسفت الجبال و انشق القمر انه لهو

تلک آیات البقاء و فیها من اسرار الله المهیمن العزیز العلیم و یذکر فیه ما یبشر الناس الی لقاء

تلک آیات الله قد نزلت بالحق من جبروت عز علیا لتشکر الله ربک و تنقطع عن

جمال قدم میفرماید ای کنیز من و فرزند کنیز من ندای ربانی را از قلم باقی در این فجر

جمیع احزاب مختلفه عالم هر یک بکتابی متمسک و یا بصحیفه و یا زبری و یا

جمیع عالم منتظر این یوم مبارک بودند و چون از پرتو انوار آفتاب حقیقت یوم

جناب میرزا محمد وارد شد و ذکر عروج حمامه معنویرا از خاکدان ترابی برضوان الهی

چند لوح امنع اقدس مخصوص افنان موجوده در آن ارض عنایت شد انشآءالله بآن فائز شوند

ح س ن علیک سلام الله و عنایته نشهد انک سمعت و اقبلت و فزت بما کان مکنونا فی
