جناب علی حیدر علیه بهائی و عنایتی فی الحقیقه بزحمتهای بزرگ مبتلا شده نظم

جنت لسان ذکر رحمن است و جنت قلب حب او انشاء الله باید دوستان الهی که بافق

چندی قبل از قلم اعلی ذکرت جاری و نازل هذه مره اخری لتشکر ربک الکریم قد قرء

چندی قبل بتوسط جناب امین علیه بهاء الله الملک الحق المبین لوح امنع اقدس

ح س یذکرک من عنده لوح حفیظ قد حضر العبد الحاضر بکتابک و قرئه تلقاء الوجه ان

حزب الله معرضین و منکرین علم نفاق برافراختند و بمفتریاتی متکلمند که شبه

حضرت باری میفرماید در جمیع احیان عباد را بما یقربهم و ینفعهم آگاه نمودیم

حضرت رحمن انسانرا بینا و شنوا خلق فرموده اگرچه بعضی او را عالم اصغر

حق جل جلاله در جمیع کتب و صحف و زبر خود خلق را باین یوم امنع اقدس و ظهور اکبر

حق ظاهر و از افق اقتدار مشرق بگو ملاحظه نمائید که چگونه عالم را بحرکت آورده

حمد حضرت مقصودی را لایق و سزاست که باصبع اقتدار حجبات را خرق نمود و کل را

حمد کن مقصود عالمرا که شما را بعنایت بدیعه اش مخصوص فرمود و بطرازی مزین نمود

حمد مخصوص مالک الملکیست که باسم مقتدرش علم توحیدرا بر اعلی الاعلام مرتفع

خداوند یکتا انسان را بطراز بیان مزین فرمود و این بیان مخصوصست باو

در این حین عبد حاضر نامه آنجناب را که باسم جود ارسال نمودید نزد مظلوم قرائت

در این ظهور اعظم فضل و رحمت و عنایت حق جل جلاله بمقامی رسیده که اقلام عالم

در این لیل دوم رمضان المبارک مصطفی از مالک وری مسئلت نموده که از قلم اعلی ذکر

در جمیع احیان قلم اعلی بذکر دوستان مشغول است بشانیکه افسردگی عالم او را

در حزب قبل تفکر نما جمعی غافلین با عمامهای بیضا و خضرا عباد را گمراه نموده اند

در سحرگاهان طلعت رحمن اهل امکان را بمقام اعلی و افق ابهی دعوت نمود و در ایام

در سنین متوالیات الواح منیعه بدیعه از سماء مشیت منزل آیات مخصوصا نازل و ارسال

دستخط رسید شرح احوال معلوم شد لله الحمد صحت موجود در هر حال عنایت حق

دوست میفرماید نار الهیه مشتعل و سدره ربانیه در اعلی البقاع ناطق ولکن گوش نه

ذکر الروح فی الکتاب انه کان بالاسم علیا و ولد من امه ثم عاش فی الملک ایاما
