این مظلوم در جمیع احوال از غنی متعال حفظ افنان و اوراق را طلب نموده مقصود از

اینکه در باره جناب آقا میرزا محسن علیه ٦٦٩ مرقوم فرموده بودید بعد از عرض بساحت

أ حسبتم یا ملأ البیان و من فی الأرض بأنکم آمنتم بالله و لا تفتنون من بعد کلا

آسمان قدر انسانی به نیر راستی منور است ای اهل بها دانای توانا گیتی را بمثابه

آفتاب حقیقت مشرق و ظاهر و مکلم طور ناطق و مشهود طوبی از برای نفوسیکه باین

آنجناب باید بحکمت و بیان اهل امکان را علی قدر مقدور بظهور مکلم طور بشارت دهند

آنچه در عالم واقع شود از برای اولیای حق نور است و از برای اهل شقاق و نفاق

آیات الهیه بشانی نازل که کتاب عالم و صاحبان قلم از احصای آن عاجز و قاصر و هر نفسیکه

آیات نازل و بینات ظاهر ولکن عباد غافل و محجوب بفانی مشغولند و از حضرت باقی

باسم محبوب نامیده میشود ولکن مسمی در دست غافلین در سجن مشاهده میگردد گاهی در

بعد از حمد حضرت باری جل ذکره احوال کل را سائلیم مخصوص مهد علیا

بعد از عرفان مظهر ظهور الهی و مشرق وحی صمدانی که سلطان عقاید است باید کل

بعلماء از قول بها بگو ما بزعم شما مقصریم از نقطه اولی روح ما سواه فداه چه

بنورک یا الله باسمک یا الله بامرک یا الله و سلطانک یا الله ببهائک یا الله بعزک یا الله

تالله قد خلق البصر للمنظر الاکبر یشهد بذلک مالک القدر الذی حبس فی هذا السجن المتین

تبارک الذی انزل الکتاب و جعله حجه من عنده لمن فی السموات و الارضین انه

تری یا الهی صفوتک تحت سطوه اعدائک و اولیائک بین اشقیاء خلقک ای رب تری

تعالی الذی زین الالواح باسم هذا الظهور الذی به انفجرت ینابیع الحکمه بین البریه و

تلک آیات الروح نزلت بالحق من لدن عزیز قدیرا و تنطق بالحق فی ملکوت الامر و

تلک آیات الله الملک الحق المبین قد نزلت بالحق من جبروت عز قدیم ان یا غلام

تلک ورقه مبارکه ازلیه ابدیه تنطق بالحق بانه انا الله لا اله الا هو و انه کان

توئی آنعلیمیکه هیچ امری از تو مستور نبوده و نخواهد بود و توئی آنخبیریکه از

ج و ان استمع الندآء من الالف القائم بین الواوین انه لا اله الا هو المقتدر

جمیع امم را در کتب قبل باین یوم مبارک بشارت دادیم و کل هم منتظر مع ذلک چون شمس
