الحمد لله الذی تجلی باسمه الابهی علی من فی الارض و السماء اذا نصبت رایه انه

الحمد لله الذی خلق الماء من بیانه الظاهر فی ملکوت البقاء ثم نظر الیه انه ارتعد ی نفسه و انجمد

الحمد لله الذی سر الخادم بنفحات بیان اولیائه الذین نبذوا العالم و قاموا علی

ان یا علی بعد نبیل اسمع ندآء ربک حین الذی یرید ان یخرج عن بینکم بما اکتسبت

ان یا نبیل الاعظم اسمع ما ینادیک به لسان القدم عن جبروت اسمه الاکرم و انه ینطق

حمد مقدس از ذکر و بیان حضرت محبوبی را لایق و سزاست که آفرینش را بطراز دانش

سبحانک اللهم یا الهی اسئلک بالذی اظهرته و جعلت ظهوره نفس ظهورک ... فی هذا الظهور الذی فیه اسودت وجوه مظاهر النفی

یا میر قبل محمد تقی ان استمع ندائی انه یجذبک الی ملکوتی و یقربک الی مقام

الحمد لله الذی نطق و انطق الاشیاء و ظهر و اظهر ما کان مستورا عن عیون اهل

الحمد لله الذی هدانا الی صراطه المستقیم و انطقنا بتوحید ذاته و صفاته و ایدنا

الحمد لله المالک بالاستحقاق و المحیط علی الانفس و الافاق قد اظهر انوار وجهه

ان یا عبد الذی سجنت فی سبیل الله ربک و رب العالمین اسمع ما ینطق به لسان القدس

تبارک الذی بیده ملکوت ملک البقا ثم جبروت العز و السنا و فی قبضه ارادته من فی

طوبی از برای نفوسیکه در ظل سدره طوبی ماوی گرفته اند و نیکوست حال عبادیکه

قد فاز القلب و العین بزیاره کتاب حضرتک الذی کان مطرزا بطراز الذکر و الثنا و مزینا بذکر الله

لازال این عبد از عباد الله جز صدق و انصاف نخواسته و این معلوم آنجناب بوده که

یا حزب الله در این حین قلم اعلی از سجن عکا بشما توجه

حمد مقدس از ظهور و بروز و لسان و بیان و ادراک و عقول مقصود عالم را لایق و

حمد مقصود عالمیان را که در آن ارض ظاهر فرموده آنچه را که سبب امتیاز مقبلین از

سبحان الذی یذکر اهل الوفاء اذ کان فی سجن الاعدآء و یتوجه الی من اقبل الیه من هذا

لم یزل و لایزال جوهر حمد و ساذج ثناء حضرت لایزالی را سزاست که مرایای قلوب

حمد مقدس از شئونات عالم و اشارات امم و شبهات معتدین و ضوضاء معرضین ساحت امنع

یا محبوب فوادی شب است اما آفتاب روشن و پیدا و نور ظاهر و هویدا سبحان الله هر

الحمد لله الذی اظهر ما انزله و وفی بما وعد به فی کتب القبل بحیث نشر آیاته و
