الحمد لله نیر اسم اعظم از افق قدم طالع و مشرق و بحر کرم ظاهر و مواج ای دوستان

الحمد لله و الصلوه و السلام علی انبیائه الذین اخذوا ما امروا به من لدنه انه هو

الهی الهی عرف عرفانک اجتذبنی و کوثر بیانک اسکرنی علی شان غفلت عن نفسی و عن

الهی الهی لاتمنع اصفیائک عن بحار جودک و کرمک بدل یا الهی عصیانهم بالغفران و

الهی الهی نورک یدعونی الیک و نارک تمنعنی عنک اشهد ان النور ظهر و لاح من وجهک

الهی الهی هذه امه من امائک و ورقه من اوراقک قد وجدت عرف ظهورک و شهدت بما شهد

الهی الهی هذه نفحه من نفحات حدیقه المعانی قد اقبلت الیک فی یوم فیه اعرض علماء

الهی الهی و سیدی و سندی تری امه من امائک اقبلت الی افق ظهورک بعد اعراض اکثر

امروز آفتاب حقیقت مشرق و طور عرفان بظهور مکلم ناطق طوبی از برای نفوسیکه اذکار

امروز بیان ناطق و مراتب عشاق عندالله فوق مقامات اهل عالم مشهود جذب و شوری در

امروز جذب اعمال عشاق آفاقرا اخذ نموده و جمیع اشیا بذکر و ثنای منقطعین ناطق

امروز جمیع اشیا بذکر و ثنای حق مشغول و باعلی الندآء باین کلمه علیا ناطقند

امروز در جمیع صحف و کتب الهی بیوم الله مذکور و معروف طوبی از برای نفسیکه

امروز روزیست که افق عالم بانوار آفتاب ظهور منور و روشن ولکن طیور لیل از آن

امروز روزیست که ذکرش در کتب اولی از قلم اعلی جاری و مذکور بر عظمت این یوم

امروز روزیست که نعیق ناعقین مرتفعست و اوراق ناریه منتشر طوبی از برای نفوسیکه

امروز زینت اعلی از برای نساء ارض اکلیل کلمه مبارکه یا امتی بوده و هست هر یک

امروز عرف قمیص رحمانی متضوع و نسمه الله در مرور طوبی از برای نفسیکه شبهات و

ان استمع ندائی من شطر سجنی لیطلعک بما ورد علی جمالی من مظاهر جلالی و تعرف

ان افرحی یا امتی بما یذکرک قلمی الاعلی فی سجن عکاء بما فاح به عرف الرحمن فی

ان العالم من عرف المعلوم اذ اتی باسمه القیوم و العارف من سرع الی المعروف اذ

ان الکتاب بنفسه ینادی و یقول یا قوم قد اتی الوهاب علی السحاب ان انظروا وجه

ان المظلوم ینادی و یقول یا قوم اتقوا الله و لاتکفروا بایات الله و برهانه انه

ان نقطه البیان بشر من فی الامکان بظهور الرحمن فی کل صحف و زبر و کتاب فلما
