یا خلیل انک فزت برحیق الوحی و شربت کوثر البقاء من ید العطاء و ذکرت مره بعد

یا ذوالفقار علیک بهاءالله ربک المختار قل سبحانک اللهم اسئلک من بهائک

یا رضا علیک بهاءالله مالک ملکوت الاسماء اسمع الندآء من هذا المقام الذی جعله الله

یا رضا کنا ناطقا بذکر الله مولی الوری حضر لدی المظلوم الورقه التی ارسلها الزین علیه بهائی

یا روح الله قد اقبل الیک الروح الاعظم من شطر السجن و یذکرک بما لاینفد عرفه

یا سکینه ندای مظلوم را از قبل و بعد شنیدی و از رحیق بیان آشامیدی حق لازال

یا سمندر علیک بهاء المظلوم انا قرئنا ما ارسلته الی اسمی مهدی علیه بهاء الله و

یا سید محمد قل الهی الهی اسئلک بانوار عرشک و ظهورات قدرتک و بالمصباح الذی به

یا شکرالله فائز شدی بانچه در کتب الهی مذکور و مسطور از حق بطلب ترا تایید

یا صمد قد اقبل الیک مطلع الوحی و یذکرک بما یبقی به عرف البیان بدوام اسماء ربک

یا عبد الکریم قلم اعلی جمیع را بذروه علیا دعوت فرموده و در کل حین میفرماید

یا عبد حاضر دوازده سنه در عراق با کمال محبت و الفت و عنایت با اهل آن مؤانس

یا عبدالبهاء علیک بهائی مکرر نامه ات نزد مظلوم حاضر و بشرف لقا و حضور فائز قل

یا عبدالله از برای هر نفسی الیوم تهذیب و اخلاق لازم هر یک باید بکل ناظر باشند

یا عبدی یا ثابت قد نزل لک فی کتاب من احبنی ذکرناک مره بعد مره لتشکر ربک مظهر

یا علی انا ذکرنا اولیآئی کلهم و انزلنا لهم ما قرت به عیون العارفین قل الهی الهی ایدنی

یا علی رضا آنچه از قلم اعلی جاری و نازل شده سبب فلاح و نجات عباد است اگر

یا علی قبل رضا ان استمع ندآء المظلوم انه لا اله الا هو المهیمن القیوم انت

یا علی قبل محمد علیک بهائی ایام حضور از نظر نرفته و نمیرود لدی المظلوم مذکوری انه

یا علی قد سمعنا ورودک فی السجن و ذکرناک لیفرح فوادک و تکون من الذین سمعوا

یا علی لله الحمد بطراز اقبال و نور ایمان مزینید ذکرت لدی المظلوم مذکور و

یا عمه مالک احدیه ترا ندا میفرماید و میگوید بصد هزار لسان محبوب عالمیان را شکر

یا غلام اسمت معلوم ولکن خدمتت غیرمعلوم سبحان الله غلام در ارض ق و مولی در

یا غلام رضا انسان را بمثابه سیف مشاهده نما تا در غلافست جوهر آن مستور و مکنون
