قل اللهم انک انت سلطان الملوک و راحم المملوک و مذهب الشکوک لتغنین من تشاء

قل اللهم یا الهی اسئلک بان لاتدعنی بنفسی فاحفظنی بسلطان الاسماء عن النفس و

قل الهی الهی تری عجزی و فقری و بعدی و ما یمنعنی عن شاطی قربک اسئلک

قل الیوم لن ینفع احداً شیء الا التمسک بهذه العروة الدری المحمود ام یقولون افتریه

قل سبحانک اللهم اسئلک بالذی قام بالاستقامه الکبری امام وجوه الوری ان تکتب لی

قل سبحانک اللهم یا اله الملک و الملکوت اسئلک بظهورات قدرتک فی عالم الجبروت

قل سبحانک اللهم یا الهی اسئلک ببحر آیاتک و شمس عنایتک و بالقلوب التی

قل سبحانک اللهم یا الهی اسئلک بسماء بیانک و کوثر عرفانک و باسمک الذی به سخرت

قلم ینادی و یقول قد منعت من اسرار القدم و ذکر لئالی بحر الاعظم الذی کل قطره

کتاب من لدنا للتی سمعت و فازت و انها تورقت من هذالاصل القدیم ظهرت باسمی

مجد الدین علیک بهائی خبر بقصر بفرست خدمت غصن اکبر که فردا حرکت نمیشود

مطالب عرض شد اما جناب میرزا مصطفی فرمودند اگر کار معلومی باشد

مکتوبی باسم اهل طا نوشته ارسال شد اگر مصلحت باشد تفصیل آنرا لسانا بوکیل

ملک عادل بمثابه سراست از برای جسد عالم انشاءالله حق تعالی شائنه این مقام اعلی را که فی الحقیقه

مهدی بعصریه آمده و استدعا نموده جواب کاغذ شما نوشته

نامه الیوم پنجشنبه رسید از فضل الهی امور شما جمع و محکم بوده و

نامه سمندر مشاهده شد فاسئل الله ان یحفظه من شر کل متکبر جبار

نسئل الله بان یبارک قدم الجدید علی غصنی انه سامع مجیب

نقطه عبودیت شما را ذاکر است و دیگر کاغذ جوف را بسید ابراهیم نوشته ام اگر

نیکوست حال عبده ابطان چه که وقت افطار آمد هنگام فرح و سرور عموم مسلمین است

هذا کتاب من لدی البهاء الی من سمی بمحمد فی کتاب الاسماء یطیر باجنحة الاشتیاق فی هذا الهو

هذا کتاب من نیر الافاق الی بنت اخیه اشراق لتشکر بذکر ربها ایاها و تکون من

هذا ما نزل للعلی الأعلی الذی استشهد فی ارض الطآء شهادة تحیرت منها الملأ الأعلی

هر خوبی خوبست طوبی از برای دستیکه بتحریر آیات الهی فائز شد و از برای لسانیکه
