سبحانک یا من ناح المقربون فی فراقک و اشتعلت افئده المخلصین شوقا للقائک اسئلک بالاسم

سمعنا ندائک اجبناک بهذا الکتاب المبین فی هذا الحین الذی ماج فیه بحر عنایه ربک الرحمن

الها معبودا محبوبا مقصودا بکدام رو بملکوت ابهایت توجه نمایم و بکدام لسان طلب

انا نذکر من سمی بمحمد قبل تقی لیفرح بهذا الذکر الذی به نطقت الاشیاء الملک لله

ای حسن ایام ایام امتحان کبری است و افتتان عظمی بحبل عنایت متمسک شو و بذیل

ذکر من لدنا لمن ذکر لدی العرش و فاز بانوار هذا الفجر الذی ظهر علی صوره الانسان

سبحان الذی نزل الایات کیف اراد انه لهو المقتدر العزیز الحکیم لا یعزب عن علمه من شی ء

الحمد لله الذی کسر اصنام الظنون باسمه القیوم... حاجی محمد کریم خان کرمانی سالی یک کتاب رد

کتاب انزله المظلوم لمن آمن بالله المهیمن القیوم و توجه الی الوجه بعد فناء

یا خلیل ان الجلیل سمع ندآئک مره بعد مره و اجابک بهذا اللوح العزیز البدیع الذی یجد منه

یا صفر قبل علی ندایت را شنیدیم و از شطر سجن بتو توجه نمودیم امروز از حفیف سدره منتهی

ذکر من لدنا لمن اجتذب العباد ببیان ربه الرحمن و نطق امام الوجوه بما نطق به

اگرچه به قول قائل قبل رسائل این عبد در آن حضرت مسائل بیجواب و کلمات ناصواب بوده

قد فزت بزیاره کتابک الکریم قبلته و حضرت به تلقاء الوجه فلما قرات ما اثنیت به

یا عزیز ان احمد الله بما جعلک فائزا بلقاء من کان مکنونا فی علم الله و مسطورا

حمد ساحت حضرت مقصود را که اعراض و اعتراض عالم و اغماض و انکار امم او را از اراده

حمد و ثنا ذکر و بیان مقصود امکانرا لایق و سزاست که اماء خود را توفیق عطا

یا احبائی فی فاران یذکرکم الرحمن فی ایام فیها اشرق نیر المعانی من افق البیان

یا علی محمد ذکرت لدی المظلوم مذکور اگر ثمره اینفقره را بیابی تا جان داری بلک

یا ابن ابهر علیک بهائی و عنایتی و رحمتی و فضلی الذی احاط من فی السموات

لک الحمد یا الهی بما ایدت امائک علی التوجه الی انوار وجهک و الاقبال الی افق

ذکر و بها مخصوص متغمسین لجه بحر انقطاع است که مفتریات عالم و ثروت امم ایشان را

سبحانک اللهم یا الهی و محبوبی اسئلک باسمک الذی سبقت رحمتک کل الاشیاء و اشرقت شمس جمال

ای مهاجر فی سبیل الله حمد کن که در مصیبت کبری که بر جمال قدم و احبابش وارد
