یا ارض الصاد این الذبح الاعظم الذی ماقبل الفدی فی سبیل الله مولی الوری و

یا اسمی علیک بهائی نامه اسمی جمال علیه بهائی بلحاظ فائز و همچنین باصغا

الحمد لله الذی تفرد بالعزه و توحد بالعظمه و تقدس عن اشارات البریة و شئونات البشریة

الحمد لله بآنچه سزاوار و شایسته عباد مقربین و مخلصینست فائز بوده و هستی چه که

الحمد لله سلامتی و صبر و اصطبار و وجد و جذب و انجذاب آنحضرت سبب ظهور فرح و

ان یا اسمی مهدی علیک بهائی و ذکری و ثنائی طوبی لک بما وفیت میثاقی و نشرت ذکری

انادیک حینئذ یا الهی حین الذی توقد سراج الاحدیه فی مشکاه البیضاء و یذوب هذا

پاک و مقدس بوده و خواهد بود سلطانیکه افق عالم را بانوار نیر اعظم منور فرمود

حمد محبوب عالم و مقصود امم را لایق و سزاست که عرصه وجود را بطراز عرفان مزین

ذکر الله من سدره البقاء عن رضوان الامر قد کان علی ابدع الالحان مرفوعا ان استمعوا

شهد الله انه لا اله الا هو له العزه و الاقتدار و العظمه و الاختیار و هو الذی

قد خجل البهاء بما وجدک خجلا فی ایامه و اضطرب البهاء بما وجدک مضطربا بما فات... سبحانک یا الهی یا الهی و النّابض فی قلبی تعلم و تری

کتاب انزله المظلوم من لدی الله المهیمن القیوم الی من اراد ان یشرب کوثر

یا اسد علیک بهائی نامه بائی که بآنجناب ارسال داشته امام وجه مظلوم حاضر و باصغا فائز

یا اولیاء الله هر نفسی الیوم اراده نماید از کاس عرفان بیاشامد و بنور ایقان فائز

الحمد لله الذی انزل الایات و اظهر البینات و ارسل الرسل و جعلهم مظاهر وحیه و مشارق الهامه

الحمد لله الواحد الاحد الابد الفرد المتعالی المهیمن القیوم الذی عرف الکل

انشاء الله لم یزل و لایزال بعنایات مشرقه از افق امر سلطان بیزوال فائز و مسرور

تعالی الذی نزل الایات من ملکوت کان بانوار العرش مضیئا و ینطق فی سدره الوحی

حمد حضرت محمود را سزاوار که باسم احمدش عالم را مسخر نمود و از غبار و ذفر شرک

حمد ساحت امنع اقدس حضرت محبوبی را لایق و سزاست که افنان سدره اش را بموهبت

حمد مقصودی را سزاوار که جمیع اهل عالم از علما و عرفا و فضلا و امرا بر

عرض میشود رقیمه کریمه عالی که مشعر بر صحت وجود مبارک بود مثل بشیر مصری مبشر

فسبحانک اللهم یا الهی اشهد حینئذ بوحدانیتک و سلطان فردانیتک و بانک انت الذی
