معروض میدارد این عبد فانی که مکتوب آنجناب واصل شد و از بدایع کلمات و جواهر

شهد الله انه لا اله الا هو و الذی اتی بالحق انه لمطلع الایات و مظهر البینات

حبذا ید اراده حق جل جلاله مساعد و نجوم از ظلمت سماء سجن فارغ و بازغ و منیر و

تعالی الرحمن الذی انزل التوریه و الانجیل و الفرقان ثم البیان و اظهر ام الکتاب اذ استوی الله

حمد حامدین و شکر شاکرین و نعت ناعتین را چگونه میتوان بمقامی نسبت داد که از

کتاب الله ینطق بالحق فی هذا السجن الاعظم و یهدی العباد الی الله مالک الرقاب

حمد و ثنا شکر و سنا مالک ملکوت اسماء را لایق و سزاست که عالم را محض فضل و عطا

عالم منقلب و متغیر مشاهده میشود صفیر طیور را از ندای مکلم طور و حفیف سدره

لسان حق میفرماید ان یا اهل الحق یعنی ای کسانیکه خود را نسبت بحق میدهید

حمد مقدس از ذکر و عرفان عالم بشریه ساحت قرب قدس حضرت مالک احدیه را لایق و

حمد حضرت مقصودی را لایق و سزا که در اثبات امرش بدونش تمسک نجسته و ذکر

ای حیات العرش خورشید وداد که جهان و امکان چه تو نوری نزاد گر نبودی خلق محجوب

الحمد لله الذی هدانا الی افقه الاعلی و سقانا کوثر بیانه الاحلی و رزقنا لقائه و وصاله و

این ایام در هر حین مفاد کلمه مبارکه نجعل اعلیهم اسفلهم و اسفلهم اعلیهم ظاهر

یا مشارق العدل و الانصاف و مطالع الصدق و الالطاف ان المظلوم یبکی و یقول ینوح

رایحه احزان جمال رحمن را احاطه نموده و ابواب فرح و بهجت از ظلم اهل طغیان من

ای صاحبان هوش و گوش اول سروش دوست این است ای بلبل معنوی جز در گلبن معانی جای

حمد مقصودی را لایق و سزاست که لم یزل و لایزال مقدس از حمد بوده و ساذج ثنا مالک

اجذبتنی بوارق انوار طلعه لفروغها کل الشموس تخفت کان بروق الشمس من نور حسنها

حمد مقدس از لفظ و معنی ساحت امنع اقدس مالک وری را لایق و سزاست که در ایامیکه

سبحانک یا اله الاسماء و فاطر السماء تری کیف احاط البلاء عبادک الذین نبذوا

الحمد لله الذی انزل الایات و اظهر البینات و انطق ام الکتاب فی الماب الذی به

حمد مقدس عن کل ما عند الخادم مولائی را لایق و سزاست که فرات رحمتش را از قلم

شهادت حق جل جلاله از برای نفسش کافیست قال و قوله الحق انه لایوصف بوصف دونه و
