ای رب غفور این طیور شکور را تن اسیر قبر مطمور گردید و جان به بیت معمور پرواز نمود

ای سرگشته و سودائی شیدای دلبر آفاق و پروانه نیر آفاق گرد تا نفست چون روح حیات

ای سرمستان پیمانه پیمان وقت آنست که بادیه هجران بپیمااید تا بسرمنزل جانان

ای سمندر مشتعل بنار محبت الله و متوقد بنار موقده در شجره مبارکه در اعلی الطور

ای شاعر باهر و ناظم ماهر مضمون اشعار بدیع بود و ابیات جلیل در سلاست آب روان

ای شخص روحانی حمد کن خدا را که در محفل تایید حاضری و بدرس تبلیغ مشغول دلائل و

ای شعله افروخته محبت الله نامه تو جانسوز بود و آه و فغانت آتش افروز حین

ای شمع افروخته عشق الهی چون پیر صومعه محبت الله جان و مال و اهل و منال را کلا

ای صاحب چشم بینا آنچه مشاهده نمودی عین واقعست در جهان بینش است عطر در غنچه

ای صهر حضرت سلمان نامه شما رسید هیچ میدانی که عبدالبهاء بچه درجه غریق دریای

ای طالب جمال مختار طالبان کوی حق و عاشقان جمال مطلق از عالم ملک در گذرند و

ای طالب علم و عرفان نامه شما رسید از خواندنش تبسم حاصل گردید که از سلام و

ای طالبان عرفان چه همتی نمایان نمودید و چه نیتی خیریه در خدمت حضرت یزدان

مثل انسان مثل شجر است و اشجار متنوّع الاثمار ، شجره طيّبه البتّه بايد ثمره جنيّه ببار آرد تا آنکه هويّت و ماهيّتش

ای کنیز عزیز الهی نامه ات رسید مرقوم نموده بودی که از شدت غم اسیرم و در زندان

ای گل گلستان حضرت مسیح فریسیان سالهای سال منتظر ظهور حضرت مسیح صبیح ملیح

ای گلهای گلشن هدایت جناب موسیو آندره وارد بارض مقدس گشت و الان از حیفا بزیارت

ای ماتم زده دل سوخته وفات نامه اردشیر خواندم و هزار افسوس بر زبان راندم

ای مبتلای صد هزار مشکلات خداوند ترا از طهران آواره بوینه نمود که تلخی غربت

ای مبلغ میثاق آنچه در سفر مرقوم نموده بودی واصل گشت و بر مضمون اطلاع یافتم
