ای دوستان حقیقت پرست عبدالبهاء در دریای تبلیغ و لجه بیان و اقامه برهان شب و

ای دوستان سروستان جمال قدیم حضرت نور مبین بیاران آن اقلیم کمال عنایت را

ای دوستان عزیز الحمد لله در پناه صون حمایت الهی جمیع محفوظ و در نهایت روح و

ای دوستان و یاران حقیقت بهر یک دستخط مستقل و نامه مخصوص ارسال لازم و واجب و

ای ذاکر متذکر مواعظ و نصائح گهی بگفتار باشد و گهی برفتار و کردار و نفحات اسرار

ای رفیق افلاس وقتی که تو طبل افلاس بکوفتی من بجهت شروط رفاقت و عهود مودت

ای رفیق روحانی طبیب حاذق و پزشک ماهر امراض مزمنه معالجه نماید و داء عضال دوا

ای روشن برکات آسمانی بر تو باد الحمد لله از پستان محبت الله شیرخواری و در آغوش

ای زائر مشکین نفس در معنی خلق السموات و الارض فی سته ایام لسانا بیان گردید و

ای زائر مطاف ملا اعلی شکر کن حضرت قیوم را که بچنین بخششی موفق و موید شدی که

ای سرگشته سودائی مدتیست که از تو خبری نیست و اثری نه جناب آقا مهدی پسر

ای سرمستان جام الست شکر حضرت قیومرا که در ظل خباء عظیم داخلید و در جنت ابهی

ای سرور حزب ابرار فی الحقیقه ثابتی و برقرار و جانفشانی و سرحلقه احرار مدتی

ای سروش پرهوش الان آقا سید اسدالله بملکوت خضوع و خشوع درگاه احدیت آستان

ای سعید دو جهان شکرشکن شوند همه طوطیان هند زین قند پارسی که به بنگاله میرود

ای سلیل آن شخص جلیل پدر بزرگوار فتوحات روحانیه نمود مداین قلوب مسخر کرد و ملقب

ای سلیل حضرت ابراهیم خلیل نامه شما رسید و بشارت انجذاب و اتحاد و اتفاق احبا

ای سلیل حقیقی حضرت خلیل نامه تو رسید و مذاکرات با آنشخص کلیمی نیز معلوم گردید

ای سلیل سید مدینه تدبیر و انشاء و امیر اقلیم عقل و نهی مدتیست که با تو

ای سلیل نبیل جلیل سوال از این عبارت مبارکه که در لوح مرحوم والد از سماء فضل نازل

ای سلیله آن شخص جلیل نامه با چکامه هر دو وارد فصیح است و بلیغ بدیع است و ملیح

ای سمی ذبیح جانفشانی کار تست و شتافتن بقربانگاه عشق سزاوار تو تا مظهر و

ای سمی عبدالبهاء تو عبدالحسینی و من عبدالبهاء و ایندو نام هر چند بلفظ متفاوت

ای سینور مکرم سینای حق پرنور شد وادی مقدس طور شد اسرار حق مشهور شد مطمورها
