جناب میرزا جلال تندباد سنه شداد که در الواح الهیه مذکور روز بروز در اشتداد و

حضرات اهل بهاء عبدالبهاء در لندن از فضل و الطاف جمال مبارک روحی لعتبه تربته

در اين قرن چه قدر از خاندانهای ملوک و امرا که در نهايت عزّت و غنا بودند پريشان و بی سر و سامان و فانی گشتند

دست کرم بگشا جرم امم بخشا ای ملک انشا نوبت احسان بین

از تغيير و تبديل در مأمورين سفارت عظمی مرقوم نموده بوديد. اميد است که سروران جديد در تمشيت

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم انسانم آرزوست یک دست جام

رب و رجائی و مهربی و ملاذی ان هولاء الموقنین المدون اسمائهم بالهام منک فی هذه

سبحانک اللهم یا الهی اناجیک بصمیم قلبی و هویه روحی بکورا و اصیلا و اضع وجهی

سرور عزیز محترما مضمون نامه شما در نهایت حلاوت بود زیرا دلالت بر وفا میکرد و

اگر نظر بحالت اين بنده حقّ گردد در سبيل الهی قعر چاه اوج ماه است زندان ايوان است

شمع روشن است و انجمن روحانیان گلزار و گلشن نفحات قدس منتشر است و نسائم حدآئق

قد لاحت انوار المیثاق ساطعه الفجر شدیده الاشراق سبحان العاقد و العاهد و الموکد

کیخسروا همنامت بجهان راز پی برد لهذا از تخت و تاج بیزار شد خیل و حشم و چتر و

لک الحمد یا الهی بما ماج بحر الغفران علی اهل العصیان و لک الشکر یا منائی بما

از اجتماع احبّا مرقوم نموده بوديد که در نهايت روح و ريحانست البتّه چنين است زيرا در مجامع روحانيان

هذا مغتسل بارد و شراب الفیض الالهی و التجلی الرحمانی و الروح الربانی فی

هر چند یاران قم را نامه های متعدد مرقوم شده ولی کیخسرو پارسی آرزوی یاد تازه ای

یا ابا الفتوح هنیئا لک هذا الصبوح هر چند فتح ملوک خونریزی مملوکست لکن فتح اهل

یا اباالفضائل رساله ایکه در رد آن کشیش مرقوم نموده بودید ملاحظه گردید

یا احباء الرحمن و مشارق شموس الایقان و الثابتون الراسخون علی المیثاق و

یا امه الله المشتعله بنار محبته لاتحزنی من العسره و العناء و لاتفرحی من

یا امه الله المقربه الورقه النورانیه حضرت عندلیب در اعیاد الهیه قصائدی تنظیم

یا امه الله المهیمن القیوم مکتوب شما وصول یافت و احزان شما سبب تاثر شدید گشت

یا امه الله النورانیه الروحانیه رساله ایکه در جواب مرتاب جهول مذموم مدحور
