النور الساطع اللامع من ملکوت الوجود تغشی تلک البقعه التی سفک علیها دمک الطاهر

الهی الهی ترانا من ملکوت غیب احدیتک قد اجتمعنا فی هذا المحفل الروحانی مومنین

الهی الهی تری ان عبادک المخلصین لجمیع الوری حتی الاعداء و یخدمون کل البشر

ای ياران الهی ، از شرق شمس حقيقت پرتوی بر غرب زد باختر خاور شد اقليم بعيد قريب گشت

الهی الهی قد خلقت جوهره نورانیه و کینونه رحمانیه و ساذجیه انزعیه و هویه

الهی الهی هذا عبد انتسب الی وحیدک الفرید الحمید الذی ادرک یوم اشراق نورک و

الهی الهی هذا عبدک ترک کل ذکرا و اشتغل بذکرک و غض الطرف عن کل جهه و توجه الی

الهی و ربی و رجائی ان هولاء اشجار فی حدیقه محبتک مغروسه فی شاطی انهار موهبتک

الهی و ربی و رجائی و غایه آمالی اسئلک بفضلک و رحمتک التی خصصت بها خیره خلقک

اهل ملکوت ابهى منتظر و مترصد آنند که هریک از ما یوماً قیام نمائیم

اولین قدم ایجاد طلب ورحانیت در قلب است و بعد دارا شدن حیات بهائی حیات بهائی حیات بهائی

ای احبای الهی در کره زمین قبائل و شعوب و ملل و دول پر تمکین موجود و مشهود هر

ای احبای الهی درین صبحدم که نور عنایت جمالقدم دمبدم میدرخشد عبدالبهاء بامید

ای احبای الهی و کنیزان عزیز حق عبدالبهاء را نهایت اشتیاق بملاقات ولی مجبور بمراجعت

ای احبای الهی و مظاهر و مطالع مواهب غیرمتناهی افاض علیکم محبوبکم من افقه

ای ادیب عشق اشعار فصیح و بلیغ ملاحظه گردید مانند فصل ربیع معانی بدیع داشت

ای اسیر سلاسل و اغلال در سبیل جمال ابهی آنچه مرقوم و مسطور بود متلو و ملحوظ

ای اللهک ایکی سوگلی دوستلری سزک هر نقدر مشقتنز چوقالدی و درلو درلو مصیبت تکرر

ای اماء جمال قدم هر چند در کور فرقان طائفه نساء جنس ضعیف شمرده شدند و در حقوق

ای امه الحق چه خوشبخت زنی بودی که در عصر جمال قدم بمهد وجود قدم نهادی و در

ای امه الرحمن این نامه را بنام تو نگارم و از خدا خواهم که نامت در ملکوت ابهی

ای امه الله اگر چنانچه باید و شاید بکنیزی درگاه کبریاء قیام نماای یعنی بصفات

ای امه الله المحترمه شکر نما خدا را که ترا از مابین ورقات انتخاب نمود و مطلع
