ای دوست موافق در وقتیکه آتش حرب در اطراف جهان شعله زده و روز بروز در ازدیاد
ای دوستان الهی و ای مطالع انوار عرفان جمال رحمانی در جمیع اوقات بدرگاه حضرت
ای دوستان حقیقی هر چند در ارسال رسائل فتوری حاصل ولی همواره بیاد شما هستم و
ای دوستان یزدان عصر است و جنود نصر متتابع الورود از ملکوت ابهی بیحد و حصر این
ای رستم پسر زال را گویند مانند شیر ژیان و پیل دمان در میدان کارزار صف شکن و
ای زائر مشکین نفس چندی بود که در ارض مقدس انیس و مونس این بنده آستان مقدس
ای سراج محفل محبه الله در این کور اعظم که اضعف نفوس بقوت موهبه الله بخلعت
ای سرگشته جمال ابهی و مفتون آن دلبر یکتا ورق مسطور چون رق منشور تلاوتش سبب
ای سرگشته صحرای محبت الله گروه مکروه طاغیان بکمال ظلم و عدوان هجوم نمودند و
ای سلاله ابراهیمی الحق از دودمان آن بزرگواری و از سلاله آن مهر تابان رائحه
ای سمندر پر شرر نار موقده الهیه آنچه مرقوم گشته مضمون معانی جانپرور بود و مال
ای سمی جمال قدم روحى لاسمک الفدا الان در منزل جناب حاجی سید جواد در محضر
ای سمی ذبیح الهی در قرآن عظیم و کتاب مبین و فدیناه بذبح عظیم وارد این ایه
ای سمی ذبیح الهی همنامت در میدان قربانی یا ابت افعل ما تومر ستجدنی
ای سمی سید حصور بحر الطاف بی پایان چنان برجی باوج زد که سواحل کائنات از فیض
ای شاعر فصیح بلیغ اشعار چون آب روان قرائت گردید بدیع و لطیف بود در بعضی مواقع
ای شعله افروخته تبتل و ترتیلت معلوم و مسموع و تضرع و تهلیلت درگاه احدیت مقبول
ای شمع انجمن یاران در سبیل محبت رحمن چالاک شو و بپرهای عرفان بافلاک پاک
ای شمع سوزان از آتش عشق جمال جانان منظومه غراء که چون خریده فریده نوراء بود بلسان
ای شمع محبت الله در مدت اقامت در لندن نهایت مهربانی را از تو مشاهده نمودم و
ای شهریار الحمد لله پنج برادر مهر پرورید و هر یک از دیگر بهتر و خوشتر بهرام