الهی الهی هذا عبدک المنتسب الی من شرحت صدره بنور معرفتک و نورت وجهه بضیاء

الهی انک لتعلم ان الاسمین الاکرمین لم یقصدوا اجتناء الحطام و الاکتساب زخرف و

الهی قد اشتعل فی قطب الامکان نار محبتک التی استضائت بانوارها ملکوت الوجود من

الهی هذا عبدک المنجذب بنفحات الایات المشتعل بالنار الموقده فی سدره الکلمات

الهی و خلاقی و حرزی و غایت رجائی اجترح بین یدی سلطان رحمتک علی کل شیء و سلطه

ان طبقات النور النازله من السماء تحف مرقدک الباهر و جدثک الطیب الطاهر یا من

اننی رجل من بلاد الفرس قد سمعت بوفاة مرحوم ضیا افندی صهری منذ مدة فترکت

ای احبای الهی از ملکوت اعلی مژده عنایت میرسد و از جبروت ابهی نسیم موهبت میوزد

ای احبای الهی و مظاهر الطاف نامتناهی و مشارق احسان رحمانی و مطالع نجوم عرفان

ای احبای رحمن و منجذبان جمال یزدان بحر بلایا از جمیع جهات بر شما هیجان و نهر

ای احبای عبدالبهاء شمع روشن است و نور میثاق شاهد انجمن نفحات ریاض احدیت در

ای احمد محمود ودود الان مکتوب تو رسید و وقت غروبست و این قلم از کثرت تحریر سر

ای ادیب دبستان الهی در خصوص مکتب یعنی دارالتعلیم بجهت اطفال مرقوم نموده بودید

ای ادیب دبستان انشا نامه های متعدده شما بعضی رسید و ملاحظه گردید ولی عبد البهاء

ای اسیر محبت آندلبر آسمانی شکر کن خدا را که ببقعه نوراء رسیدی و بتراب عتبه

ای اطفال عزیز من نامه شما رسید ولکن چنان فرحی حاصل شد که بتحریر و تقریر نیاید

ای افروخته آتش عشق قصیده غرا و فریده نوراء که مانند آب روان در تهنیت عید

ای افنان سدره مبارکه چندیست که از کثرت مشاغل و غوائل و مصائب و متاعب فرصت

اطفال اگر از بدو طفولیّت چه جسمانی چه روحانی خواه از جهت صحّت و خواه از جهت تربیت مواظبت نشود

ای امه الله المنتسبه الی من شرفه الله بجواره فی الملکوت الابهی و الرفیق الاعلی

ای امه الله ای امه البهاء صبح هدی چون از افق اعلی طلوع نمود و شرق و غرب ابداع

ای امه الله حضرت اسم الله نهایت نعت و ستایش از شور و وله و جذب و شوق و اشتعال