ای متوجه بملکوت ابهی در این اوان که اشراقات شمس قیوم الارض و السماء آفاق

ای متوجه بنور جمال بیمثال عالم همه فانی و وجه پروردگار باقی کلشیء هالک و

ای متوسل و متشبث بعروه وثقی اگر عزت قدیمه خواهی در سبیل الهی ذلت شدیده طلب و

ای مرغ خوش الحان جمال ابهی این دور بدیع حجبات اوهام را خرق فرموده و تعصبات

ای مسافر من الله الی الله چند مراسله آنجناب متواصل و از مضامینش آثار روحانیت

ای مستبشر ببشارات الله از فضل سلطان وجود که محیط عوالم غیب و شهود است امید

ای مستشرق از انوار عرفان قسم بان روح مصور و حیات مجسم عالم که چون بیاد احبای

ای مستقر بر کرسی رضا از مقتضای روح رضا تسلیم و انقیاد بسلطان قضاء و محویت

ای مسیح ملیح معاون بکلامی شیرین و گفتاری نمکین و بیانی شکرین نام تو برده و

ای مشتاق به نار هدایت الهیه پرتوی از انوار

ای مشتعل بنار محبت الله در عالم وجود مراتب علویه و مراتب سفلیه موجود و مقامات علیین و درکات

ای مشتعل بنار محبت الله شب است و جمعی از خارج و داخل حاضر و هر یک بامری متذکر

ای مشتعل بنار محبت الهی قد احترقت کبد العالم باجیج نار احتراق الفراق فی رزیه

ای مشتعلان بنار محبت الله الحمد لله صیت امر الله آفاقرا احاطه نموده و آوازه

ای مشتعله بنار محبت الله در این قرن الهی و حشر رحمانی نساای مبعوث شدند که چون

ای مظلوم مظلومیت عبدالبهاء بر مظلومیت کل غلبه نمود زیرا مظلومین آفاق اگر هدف

ای مظهر عرفان حقیقت محبه الله چون قمیص یوسف رحمان است که رائحه طیبه اش آفاق را

ای مظهر هدایت نور حقیقت چون در قطب عالم بتافت در مشرق احدیت علم افراخت

ای معرض مصائب شدیده این مصیبت وارده هر چند رزیه عظمی و بلیه کبری بود ولی صبر و

ای معلم رحمانی در دبستان تعلیم آن نورسیدگان الهی را آداب ملکوتی بیاموز و در

ای مقبلان در این یوم مشهود و قرن محمود و عصر ملیک وجود که انوار فیوضات ملکوت

ای مقتبس انوار هدی اگر در این کور بدیع و دور جدید ببصر حدید ملاحظه نماای
