ای متوجه فاطر ارض و سماء این منادی که ندای الهی را بگوش شرق و غرب نمود در

تبديل معلّمين نه سريعاً جائز و نه مدّتی بسيار متوسط بهتر است

ای متوسل بذیل ردآء کبریاء خوشا بحال تو که اسیر آن زلف مشکینی و مستجیر بکهف

ای متوقد بنار محبت الله چون طیور چمنستان حقیقت بنغمه و آواز ایند مسامع اهل

ای متوکل بر خدا نامه مفصل شما رسید ولی از عدم فرصت جواب مختصر مفید مرقوم

ای متوکله علی الله نامه شما رسید دلیل بر ایمان و ایقان شما بود عبدالبهاء را دل

ای محب صادق نجم بازغ باش و سراج باهر و کوکب شارق و نخل باسق از فضل و موهبت

ای محمود مخمود مباش محسود باش ثلج در یخچال و برف در قلل جبال فراوان و بهائم

ای مجذوب باده عشق خوشا بحال تو که محو جمال بیمثال شدی و در بحر آمال مستغرق

ای مروج دین الله هر چند سفر بدیع تا بحال نرسیده ولی چون آن کتاب مستطاب گلشن

ای مست صهبای الهی آن کوکب نورانی اگر چنانچه از افق امکان افول نمود ولی از

ای مستبشر بالطاف یزدانی قومی بر آنند که سبب نجات اقرار بوحدانیت الهیست و حزبی

ای مستضی از نور هدی از اذیت و جفاء و شماتت اعداء محزون مباش مغموم مگرد همواره

ای مستفیض در مقام محمود در قرآن عظیم بجمال محمدی خطاب عسی ان یبعثک ربک مقام

ای مسجون لیلای حقیقی را مجنونی و معشوق معنوی را مجذوب و مفتون این راه راه عشق

ای مشتاق جمال ذوالجلال در این کور کریم و دور عظیم بکوش که نصیب اوفر بری و

ای مشتاق جمال ذوالجلال در کشور هستی عنصری سلطان هوی شهریار و در اقلیم سقیم

ای مشتعل ب نار محبت الله آن روح پاک ابوی متصاعد الی الله چون استنشاق نفحات قدس نمود چون گل رویش برشکفت

ای مشتعلین بنار محبه الله غبراء در لسان عربی زمین است و خضراء سپهر برین جمال

ای مشغول بخدمت امر الله صد هزار شکر باید نمود که آن خانمان بخدمت امر موید و آن

ای مصطلی بنار موقده در سدره ربانیه حمد خدا را که از زادی ایمن بقعه مبارکه نور هدی
