ای حبیب روحانی این زندانیرا اشتیاق بیش و سوزش و احتراق از فراق افزون و محزون
ای حبیب عبدالبهاء بلیات و صدماتی که در سابق تحمل نمودید و جام بلایاای که نوش
ای حبیب قلبی اگرچه هزار فرسنگ کوه و دشت و بیابان میان ما و تو حائل لکن از نفحه
ای حبیب قلوب مشتاقان مکتوب آنجناب مورخه ۷ شعبان وارد و کمال فرح و انبساط حاصل
ای حبیب هر چند وقت تنگ است و دل مبتلای صد هزار مشقت در این عالم پر بو و رنگ
ای حضرت کبریانک مفتون جمال ذوالجلالی نور حقیقت زجاجه احدیت مشکوه واحدیتده
ای حکیم حکمت نور هدی است و طبابت دریاق حب بها تا توانی این معجون رحمانی را
ای حیران جمال حقیقت شئون و آثار بر دو نوع و دو طور یکی در تحت احکام عالم
ای خادم احبای الهی فخر بر ملوک ارض کن زیرا سلطنت آنانرا استقراری نه اما
ای خادم آستان مبارک از قرار مسموع والده شما از اینجهان بجهان نامتناهی شتافت
ای خادم درگاه محبوب آفاق چندی بود که پاسبان آستان الهی بودی و در درگاه احدیت
ای خادم قبر مستور آن جدث مقدس و رمس مبارک را محافظه نما و ملاحظه دار چه که
ای خاندان مبارک ان نفس مطمئنه پرتو شمس حقیقت بر آن خاندان و دودمان افتاد تا
ای خداداد داد خدا همه بزرگواری و داناای و بیناای و شنواایست ولی چه فائده که
ای خداوند بنده دردمندت از این مستمند خواهش نموده که بدرگاه خداوندیت پرستش
ای خداوند پرعطا صدهزار امیر در کمندت اسیر و هزاران سروران در آستانت پاسبان
ای خداوند مهربان این سه کس سزاوار عفو و مغفرتند و لایق عطا و بخشش ای پناه
ای خداوند مهربان این کنیز آستان در ظل عصمت و عفت یاری مهربان بود و بدل و جان
ای خداوند مهربان این یاران را یاوران نما و این دوستان را پرستش آستان بخش روز
ای خداوند مهربان سروش بجوش و خروش آمده و طلب آمرزش پدر خود پاک زاد کیقباد را
ای خدای یگانه این بنده خویش را طراز دیباج کینونات فرما و این عبد خود را در
ای خسرو خوشخو از روزیکه مفارقت حاصل همیشه احساسات محبت متواصل همواره بیاد تو