ای ورقه خضره نضره مستبشره از مصیبت کبری اگر صدهزار سال ناله و فغان کنیم و آه

ای ورقه رحمانیه اهل سرادق میثاق کل مشتاق دیدار تواند و هردم بیاد تو افتند

ای ورقه زکیه در ساحت جمال قدم روحی لارقائه الفدا اماای مذکورند که چون شمع در

ای ورقه سدره مبارکه ای رویا صادقست زنجیر کنیزی جمال مبارک است و مربوط باسم

ای ورقه مبارکه شکر کن که بالطاف جمال قدیم در ظل علم عظیم درآمدی و بحبل متین

ای ورقه مبتهله موقنه قومی بر آنند که رجال افضل از نساء و بایه مبارکه الرجال

ای ورقه محترمه الحمد لله از دست ساقی عنایت صهبای هدایت نوشیدی و از افق احدیت

ای ورقه مطمئنه در عوالم الهی و در جهان غیرمتناهی عنوان ربوبیت و القاب الوهیت

ای ورقه مهتزه شکر کن حضرت رب عزت را که چنین پدری بتو عنایت فرموده که از عشق

ای ورقه موقنه الحمد لله از بدایت حیات هدایت یافتی و جمیع خویش و پیوند را در

ای ورقه موقنه انسان را در این خاکدان بقاای نه چه که مرغ چمنستان و مرغزار

ای ورقه موقنه حضرت امین از افق مبین بتو ناظر و متوجه و با رخی چون نجم بازغ

ای ورقه موقنه در ظل کلمه بجذبه مبعوث گرد که شمع نورانی مجامع روحانی اماء

ای ورقه موقنه شاخ و برگ هر شجری برشحات سحاب تر و تازه گردد و سبز و خرم شود

ای ورقه ناطقه حضرت نیر و سینا دو مرغ خوش الحان مرغزار وفا در حدائق محامد و

ای یادگار آن قربان الهی هر چند آن مرغ چمن حقیقت باشیان آخرت پرواز نموده و بر

ای یادگار و همنام ذوالقرنین همچو گمان منما که فراموش شدی و یا از خاطر رفتی

ای یار باوفا با نهایت ثبوت و استقامت محافظت و صیانتی که در حق منتسبین حضرت

ای یار باوفا دو طغراء نامه شما رسید و هر پیمانه سرشار از باده وفا بود لهذا سبب سرور

ای یار باوفای من تحریر اخیر با نظم جلیل و شعر ملیح شما رسید چه قدر فصیح و

ای یار ثابت راسخ نامه مبارک شما رسید مضمون نهایت تبتل بود و غایت تضرع از

ای یار دیرین ستایش پاک ایزد را که شمع مهر و وفا در انجمن عالم انسانی برافروخت
