الحمد لله الذی عرفنا نفسه و علمنا امره و اوضح لنا مناهج الحق ... الحمد للّه الذی فصل بین الانشآء

الحمد لله الذی قد ارقدنی فی مهد الحزن بالسر الوفا و لقد

الذکر اللائح من افق الملکوت و النور الساطع من افق سماء الجبروت علیک یا امتی

السلام علیک یا من جسمه کمشکوة فیها مصباح السلام علیک یا من ناح و ضج

القضاء المثبت ما استاثر بمشیه الله و امره دفتر عالم حاکی از قضاء مبرم قصر

النور الساطع اللامع المشرق فی افق سماء العطاء علیک یا ایها الناظر الی الافق

امروز عالم ظاهر و باطن و عوالم جبروت و ملکوت و بیان و عرفان از تجلیات انوار

ان الخادم الفانی یصیح امام وجه العالم و یذکر ما فاز به اذنه باصغاء ما تکلم

ان یا اسمنا الاصدق قد شربت رحیق اللقاء اذ کان مالک الاسماء فی الزورآء و مره

ان یا اسمنا الجواد اسمع ما یدعوک مالک الایجاد ثم اشهد بما شهد الله فی ازل

ان یا محمد اسمع ندآء الحسین الذی قام علی الامر و اعترض علیه کل العباد من کل

ای اهل سین قلم اعلی در سجن عکا بشما متوجه و بذکر شما مشغول این نیست مگر از

ای بلبلان الهی از خارستان ذلت بگلستان معنوی بشتابید و ای یاران ترابی قصد

ای زین ایام شداد که در الواح سداد از قلم رب الایجاد نازل ارکان بلاد را

ای مجید بشنو ندای این محزونرا که قسم بافتاب افق عز تجرید که از اول ابداع تا

ای مقبل الی الله ندای مالک اسما را در این لیله بلما که نور بیان عالم را روشن

تبارک الذی له ما فی السموات و ما فی الارض و کل له عابدون و له ما خلق و یخلق

جناب رحیم و صاد بنفحات عز مرحمت ربانی مسرور بوده بدانند که لم یزل عنایات

حمد حضرت مقصودی را که امرش التیام و حکمش اتحاد بوده و هست دوستانش را بالفت و

حمد حضرت مقصودی را لایق و سزاست که عالم را باراده مطلقه که مقام کلمه علیا است

حمد مقدس از عرفان و ادراک کائنات بساط امنع اقدس حضرت مقصودیرا لایق و سزاست که

حمد و ثنا مالک وجود و سلطان غیب و شهود را لایق و سزاست که ظلم ظالمین و سطوت

حمد و ثناء مالک اسماء و فاطر سماء را لایق و سزاست که بکلمهٴ علیا نطق فرمود فی الحین ماج

حمدا لمن تشرف ارض الباء بقدوم من طاف حوله الاسماء بذلک بشرت الذرات کل
