ای نهال بوستان محبت الله شکر کن خدا را که در جویبار الطاف دمیدی و در گلشن
ای نهال بوستان محبت الهی ثناء جمال قدم باش و نعت و ستایش اسم اعظم یعنی چنان
ای نوشیروان روانت نوشین باد و نوایت شیرین نوشیروان دادرس آوازه دادپروری را
ای نونهال گلشن توحید هر چند طفل صغیری ولی در ملکوت ابهی کبیری زیرا که از پستان
ای هرمزدیار الحمد لله بدیار جانان پی بردی و بکوی دلبر مهربان راه یافتی از غیر او بیزار
ای هزار هزاردستان در این عید رضوان سنه قمری شصت ظهور قصیده که انشا فرموده
ای هشیار چشم گشودی و مشاهده ایات کبری نمودی و گوش باز کردی و آواز ملا اعلی
ای همایون اختر پسر عزیزت با فرهنگ و تمیز است لهذا باین اقلیم مبارک شتافت و
ای همدم سفر و مونس روحانی از روزیکه رفته ای نطقها پیاپی تصحیح و بجناب آقا
ای همدم محترم بر پیمان ثابت بمان و محکم و استوار شو یاد یاران کن و همدم
ای همنام این عبد امید وطید است که بمعنی این نام قیام نماای و شجاعت و سطوت و
ای همنام تهمتن رستم پیلتن در میدان غرش شیران نمودی و با زنده پیلان دست و پنجه
ای هوشیاران پرتو ایزد مهربان بر سر آن یاران زد هوش و گوش بیدار شد و همراز
ای ورقات مبتهلات در صبح ابداع و شفق اختراع نوری الهی چنان سطوع نمود که پرتوش
ای ورقه رحمانیه همواره در این محضر مذکوری و در بین اماء الله بثبوت و رسوخ
ای ورقه روحانیه چشم بگشا و بملکوت ابهی توجه کن تا از جهان پنهان سبحان ربی
ای ورقه روحیه جناب آقا محمد در کمال بشارت وارد ارض مقدس گشته و باستان اسم
ای ورقه زکیه الیوم نساء و آنسات ارض کل در ظل شجره زقوم ساکن و بظل یحموم ساعی
ای ورقه زکیه بنور هدی مهتدی شدی و از کوثر بقا آشامیدی دست بدامان جمال رحمن
ای ورقه طیبه اماء الهی و کنیزان حریم رحمانی باید بصفتی و سمتی در بین نساء
ای ورقه طیبه این جهان بسی عرصه تنگ و تاریک و آن جهان بغایت روشن و وسیع و
ای ورقه طیبه زکیه الطاف حق چون دریای بی پایان موج بر سر عباد و اماء میزند و
ای ورقه طیبه زکیه چه تسلی اعظم از اینست که آن طیر وفا در فروع سدره منتهی