دوست عزیز مهربانا فردا عازم اسکوتلاند هستیم ولی احوالم ابدا خوب نیست دیشب تب
دوستانا نامه نگارش خامه راستی بود و نشانه خداپرستی جهان هستی ویرانی نیستیت
رب انت الحکیم و انت الرحمن الرحیم قدر لعبدک هذا کل خیر قدرته فی ملکوتک و
رب تعلم و تری عبدک اسد الوغی و لیث غیض الوفاء قد زئر بذکرک و اهتدی بنور الهدی
رب و رجائی ان هذه امة موقنه مومنه مطمئنه اقبلت الیک و وفدت علیک و آمنت من
ربی و سلطانی و ملیکی و مالکی انی ادعوک بلسانی و جنانی و وجدانی ان تلبس عبدک
روح و ریحانم بنم تحریرکز آلندی مضمونی نهایت لطیف اولوب در معانی ایله مشحون
شاهویر با رخی منیر در این انجمن یزدانی حاضر شد و سر بخاک آستان پاک نهاد
شوقیا آنچه نگاشتی و راز درون داشتی معلوم و مشهود گردید مضمون مشحون بتوجه
طبیبا جسم عالمک صحتی مختل و علتی مزمن و مکمل اولمشدر طبیب حاذق و حکیم فائق و
در خصوص ترجمهٴ کتاب اقدس که یکی از احبّآء اللّه نموده مرقوم فرموده بودید اگرچه مقاصد جناب مترجم خیر بوده
ماء نطفه را که ماده وجود انسانست از پیش علماشیعه مانند اوساخ کثیفه میدانستند
مناجات بملکوت ابهی کن محبوب مهربانا تشنه زلال عنایتم از چشمه محبتت جرعه
مهرپرورا اسفندیار را رواین تن گویند روایت ناس چنین است و با وجود این گویند
نامه به تاریخ ۲۷ رجب سنه حالیه رسید تهنیت رجوع بشرق بود و خبرهای خوش از طهران
نعیما لک یا صالح، قد اتخذت الیوم لنفسک فی جوار رحمة ربک معاماً علیاً و ذلیاً جلیاً
هین مشو نومید بس امیدهاست حصول و وصول موکول بثبوت است ثم استقاموا برهان مشهود
ای پروردگار این مشتاقان آشفتهٴ روی تواند و سرگشتهٴ کوی تو و متوجّه بسوی تو و عاشقان
إلهی إلهی هؤلاء عباد اجتمعوا فی المحفل الروحاني بوجه نوراني متضرعين اليک
یا امه الله المحترمه نامه شما رسید از عدم فرصت مختصر جواب مرقوم میگردد از
یا امه الله ان ذلک الطفل مولود و موجود و سیکون له من امره عجبا تسمعین به