ای خداوند بزرگوار ما گنه کاریم و تو عفو غفور آمرزگار

ای خداوند بنده پرور پدر این مهرپرور را ببهشت برین رهبر شو و از گناه و خطا

ای خداوند مهربان این دختر ملکوت را تایید فرما و توفیق بخش تا بر امرت ثابت

ای خداوند مهربان این نوشیروانرا نوشین روان فرما جام شیرین بخش و در دریای عفو

ای خطاط آفاق کلک عنبربارت نقشی چنین تا بحال ننموده و از قلمت طرزی بدیع باین

ای خلیل خلت نهایت درجه حب است و چون این شعله نورانیه در هویت دل برافروزد حجاب

ای بهآء آسمانی ما ضعيفيم و تو توانا ما فقيريم و تو کنز غنا تأييدی فرما

ای درویش تو را نام روشن و دل گلشن است و صون حمایت حضرت احدیت

ای دو افنان سدره مبارکه الحمد لله از سفر سه سال در ممالک وسیعهٌ

ای دو بنده مقرب درگاه کبریا عبدالبهاء در این بقعه نورا بیاد شما در سرور بی

ای دو ستاره روشن در افق محبت الله جنود ملکوت ابهی گاهی بصورت بشر در عرصه

ای دو طفل خوردسال اگرچه خوردسالید ولی از پیران سالخورده برترید و بهتر چه که

ای دو مرغ آمیخته آموخته حمد کنید خدا را که در ریاض الهی در شجره امید در یک لانه

ای دو ورقه موقنه شکر خدا را که از بحر اعظم اغتراف نمودید و از الطاف جمال قدم

ای رب هاتان الورقهان انبتتا من سدره رحمتک و تحرکتا من نسیم عبق من وادی معرفتک

ای رب هذه امه آمنت بمظهر نفسک و انقطعت عما سواک و توجهت الی وجه رحمانیتک

ای رستم تهمتن پیلتن چون دیوبند توانا بود مردان دلیران را بنیاد برانداخت تو

ای رستم تیغ پولاد کشور خاک گشاید و شهر و آبادی اندوهناک ستاند پولادگان خداای

ای رستم دستان میدان واسع است جولان باید گوی بخشش حاضر است تحریک چوگان لازم

ای رستم ستایش نما پروردگار را که در بزم پرستش سازنده و بازنده و خواننده هستی

ای رستم ستم جهانرا فروگرفته نادانی و بیهوشی چون شب تاریک باختر و خاور را

ای رستم مهربان یزدانست که آفتابش تابان و اخترانش رخشان و ابرش پرباران و

ای رفیق روحانی دو طغرا مکتوب شما یکی بیست و دویم ذی القعده و دیگری ۲۵

ای روزنامه عالم پیامی مبارک باهل عالم برسان که این قرن قرن نورانی است و این
