یا افنانی علیک بهائی از حفیف سدره منتهی در فردوس اعلی اینکلمه ظاهر کن لی

یا افنانی علیک بهائی افنانی علیه بهائی اراده نموده یک دریا لئالی حکمت و بیان

یا افنانی علیک بهائی کتاب مکنون که از قلوب و عیون مستور بود در ایام ظهور ظاهر

یا ایها الشارب رحیق بیانی و الطائر فی هوآء محبتی اسمع شهادتی انه لا اله الا هو

یا رفیعا قد رفع الله مقام من صعد الله و سمی بالفتح الاعظم فی کتابه المبین ندای مظلوم

یا محمد قلم اعلی این ایام صمت را بر نطق ترجیح داده و مقدم شمرده در لیالی

یا معشر الاصفیا لم یدر البهاء من ای مصائبه یذکر لکم ا یذکر ما ورد علیه من

یا من اردت اثری فاعلم اثری احاط السموات و الارض و فی مقام کل شیء اثری لو

یا مهدی قد حضر لدی العرش ما ارسل الیک من افنانی ان السدره تجیب افنانها

یا نبیلی علیک بهائی و عنایتی لازال تحت لحاظ فضل بوده و هستی انا کنا معک فی

یشهد القلم فی السجن الاعظم و یدعو بین الامم الملک لله مالک القدم ولکن الناس

الحمد لله الباقی الدائم الفرد الاحد الابد القیوم لم یتخذ لنفسه شریکا فی

الحمد لله الذی استوی علی العرش فی الماب و انزل الکتاب به اظهر

الحمد لله الذی انزل الایات و اظهر البینات و هدی المقبلین الی الصراط المستقیم

الحمد لله الذی خلق ما کان و ما یکون و کان مقدسا منهما و ارسل الرسل و اظهر

الحمد لله الذی فصل بین الموحدین و المشرکین بکلمه من عنده و انه لهو المقتدر

الحمد لله بالطاف و مواهب بیمنتهای حق فائز شدی چه که قصد مقصود حقیقی نمودی و

الحمد لله رب ما کان و ما یکون و الصلوه و السلام علی صاحب المقام المحمود و

الحمد لمن تفرد بالعظمه و توحد بالرحمه و الرافه و الصلوه و السلام علی خیر

الله اکبر الله اکبر آیاتش در هر شیء ظاهر و باهر اگر جمیع عقول عالم در آیه

امروز جمیع اشیاء باینکلمه علیا ناطق قد اتی من کان موعودا فی کتب الله و مذکورا

امروز کل باید باینکلمه علیا که بمثابه فلک است از برای بحر معانی ناظر

ان الکتاب المکنون فی هذا الهیکل المشهود ینطق انه لا اله الا هو المهیمن

ان یا حسن احسن کما احسن الله لک بحیث عرفک مظهر نفسه و بلغک الی شاطی الفضل
