کلمات مکنونه بعد از سفر سلیمانیه نازل شد. رشح عما در سنهٴ شصت و هفت نازل شد. شهرت جمال مبارک به بهاء الله آنوقت شد. هیکلی که حضرت اعلی نوشته اند در شصت و هفت بود در آخر ایام حضرت اعلی

مراد لوحی از الواح مبارکست و کنایه از اینکه الواح الهیه را باید بر سنگهای گرانبها نقش نمود

مرکز میثاق را محور شرک نامید و نقطه نفی شمرد که معاذ الله در عدد چنین است

مقصد از طی مصافت و تحمل صعوبت سطوع نورانیت در عالم غرب بوده زیرا در ممالک

مقصود از امتداد زمانی است یعنی قوانین و احکام این دوره اگر هم چند هزار سال بگیرد بدون شک در عالم ظهور جلوه خواهد نمود

مکتوبی از توپوکیان قنسول ایران در امریکا رسیده است. نوشته است که علی قلی خان به وی ابلاغ کرده

من با فقرا کار دارم و بمحل فقرا میروم نه اغنیا جمیع را من دوست دارم علی الخصوص فقرا را

من خواستم بیخبر بیایم احبای استتکارت را خیلی دوست دارم همه

من خیلی رعایت نفوس میکنم که فرار ننمایند و ادنی اعتراضی نتوانند با وجود این

میگویند اگر عالم روحانی یا ملکوتی می بود ما احساس مینمودیم با وجودیکه عدم احساس شأنی نیست هر گاه عدم احساس کمالی باشد

نفس واسطهٴ ما بین روح و جسم است فیوضات و کمالات را از روح گرفته بجسم

هر چند استقلال ایران را بباد دادند ولی ایران روز بروز رو بترقی است نا امید نباید بود

هر چند بمدنیت مادیه و شئون جسمانیه مشغولند ولی مثل بعض بلاد اروپا بکلی از روحانیات غافل نشده اند

وقتی بنی اسرائیل در مدارس خود علوم مادیه و دینیه را با هم تعلیم میدادند این سبب تربیت نفوس

یهودی خوب هم بهائی میشود حقیقت امر حضرت موسی و امر حضرت بهاءالله یکی است توجه ببهآءالله کن سکون و قرار خواهی یافت
