جمال مبارک بعد از دارالسلام و ادرنه در محفل عمومی نطق نفرمودند

جمیع این اهالی غرق دنیا هستند و عمارات شهر مثل خانههای زنبور و مردم متصل مشغول ساختن

جمیع حقایق و ارواح باقیست حتی ارواح غیر مومنین و نفوس ناقصه اما نسبت بارواح

در این امر جمعیّت بشر یک عائله و کرّهٴ ارض یکوطن است

حالا اگر احبای الهی بهمان حدیث اول یعنی به یکی از الواح جمال قدم جل جلاله عامل باشند

حقیقتش این است که خوردن حیوانی شایسته نیست اما انسان خود را بی جهت مبتلی کرده و عادی

خدا چه عزتی بما ایرانیان عنایت فرمود چه آفتاب بزرگی و سعادتی از افق مشرق زمین طالع

در طبیعت انسان باید طلب صعود باشد نه نزول هوای زیر زمین حبس است رفتن از راه بالا بهتر بود

روزنامه باید اول وسیلهٴ الفت بین نفوس باشد این اعظم وظائف صاحبان جرائد است که سوء تفاهم

رؤیا بر سه قسم است رؤیای صادقه، رؤیای تعبیریه و اضغاث و احلام. اول عین واقع، دوم چون مخلوط با خطورات قلبیه می شود محتاج تعبیر است، اما اضغاث و احلام اوهام است

شعاع ظلمانی بالصراحه بپدرش نوشته که من در صدد تحصیل پول و متاع دنیوی هستم

شماها باید بآنچه سبب آسایش عالم انسانی است تشبث نمائید یتیمها را نوازش کنید گرسنه ها را سیر نمائید

عظمت تعالیم حضرت بهآءالله وقتی معلوم می شود که بموقع عمل و اجرا آید هنوز از صد یکی اجرا نشده

گریه مکن مویه منما فریاد بر میار اشک از دیده مبار سُرور و حُزن دنیا هر دو در گذر است و عزت و ذلت آن هر دو فانی

مادام مظاهر الهیه بین خلق هستند و مثل این خیمه نشنینان بیرون گرین عکا شیدا میشود حتی کلمبوس

مردم بر سنگهائی که حواریین برآن نشسته بودند سجده می کردند و این از اثر نسبت الی الله و از قوهٴ بقای حقیقت آنها است که حتی جلوسشان بر سنگ این تأثیر را دارد

من از سن سی سالگی نبضم مطئی است هر کس دیگر باشد ٧٥ - ٨٠ خواهد بود

من مبین آیات جمال مبارکم و منصوص قلم اعلی کل باید اطاعت نمایند جمیع امور

نظر بمکان نیست بلکه بوجود و قلوب نورانیه احباست در بغداد اطاقی کوچک ثلث این اطاق بود

نغمات و اصوات در تلاوت آیات و مناجات نظم و نهر باید باشد ولی در امور غیر منصوص من مداخله نمیکنم

هر امر عمومی الهی است و هر امر خصوصی بشری لهذا خدمات و زحمات نفوس اگر مفید بحال عموم

هر چند نسآء با رجال در استعداد قواء شریکند ولی شبهه نیست که رجال اقدمند و اقوی حتی در حیوانات مانند کبوتران
