لک الحمد یا الهی بما اظهرت امرک و انزلت آیاتک و ابرزت بیناتک و ایدت لاعلاء

امروز فرات فیض الهی از یمین عرش رحمانی جاری و آسمان بیان بانجم معانی مزین

الحمد لله مموج ابحر النور بالماء الناریه الالهیه و مهیج احرف الظهور بنقطه

شهد المقصود انه لا اله الا هو له العظمه و العطاء و هو لکلشیء علیم شهد

قلم اعلی میفرماید ای نفسیکه خود را اعلی الناس دیده و غلام الهی که چشم اهل ملا

حمد حضرت مقصودی را لایق و سزاست که بارادهٴ غالبه و حکمت بالغه صفوف بیانرا

الحمد لله الذی انطق ورقاء البیان علی افنان دوحه التبیان بفنون الالحان علی انه لا اله الا هو

حق جل جلاله از برای ظهور جواهر معانی از معدن انسانی آمده الیوم دین الله و مذهب

الحمد لله الذی تفرد بالعزه و توحد بالعظمه و تقدس عما تفوه به البریه و تنزه

لله درک یا من وجهک توجه الی وجه مالک الاسماء بعد فنا الاشیاء و اقبل قلبک الی

ان القلم ینوح و اللوح یبکی بما صعدت زفرات اهل الوفاء و نزلت عبرات الفردوس... ان یا قلم قد اتتک مصیبة کبری

حمد خداوند یکتا و مقصود بیهمتا را که اولیاء خود را از علت وجود و سبب هستی

حمد و ثنا مقربین را لایق و سزا که بامید قرب مسرورند و برجای لقا زنده

الحمد لله المقدس عن الذکر و الثناء و المتعالی عما یتکلم به اللسان و یتحرک

کنا ماشیا فی البیت و سامعا حدیث الارض اذا ارتفع الندآء من الفردوس الاعلی

هذا کتاب من لدی المظلوم الذی سمی فی ملکوت البقاء بالبهاء و فی جبروت العلاء

ایام ایام احزانست و امواج ضغینه و بغضا در افئده دشمنان شراره کبر و غرور

الحمد لله الذی اظهر ما هو المستور بقدرته المهیمنه علی الاسماء و ابرز ما هو

الحمد لله الذی تفرد بالکبریاء و توحد بالاسم الذی جعله سلطان الاسماء قد خلق

الحمد لله الذی اید احبائه علی خدمه اصفیائه و وفقهم بفضله علی الاستقامه علی

این مظلوم بین انیاب ذئاب بوده و هست در این حالت صریر قلم اعلی قطع نشد و ندآء

یا زین علیک بهائی و عنایتی قد حضر لدی المظلوم الکتاب الذی ارسل الیک من سمی بالحسین

ان یا امه الله ا تصبرین علی مقعدک بعد الذی کان قمیص الغلام محمرا بدم البغضاء

حمد ساحت امنع اقدس حضرت مالک وجود را لایق و سزا که از تجلیات انوار نیر برهان
