الهی الهی و سیدی و سندی و رجائی و عزتک و جلالتک و سلطنتک و عظمتک لااحب ان

الواح الهیه بمثل غیث هاطل از سماء مشیت الهی نازل جمیع خلق عالم را در کتب و صحف

الیوم اعظم امور ثبوت بر امر الله بوده و هست چه که شیاطین از جمیع اشطار ظاهر

ام الکتاب ینطق قد اتی الوهاب بسلطان خضعت له الرقاب فاعتبروا یا اولی الالباب

امروز افق سماء ظهور از اراده حق جل جلاله روشن و منیر است و در جمیع احیان حق

امروز آفتاب حقیقت از افق سماء اراده الهی مشرق و طالع و کلمه جامعه علیا از ام

امروز باید دوستان الهی بافق اعلی ناظر باشند و از شئونات مختلفه دنیا محزون نباشند

امروز پیک معنوی از حدیقه معانی این کلمه آورد من فاز بالصبر و الاصطبار فی موارد

امروز تجلیات انوار آفتاب حقیقت از افق سماء ظهور ظاهر و مشرق و نیر بیان من غیر

امروز سدره منتهی و فردوس اعلی باینکلمه علیا ناطق انی اقبل لمن اقبل الی و اذکر

امروز کتاب باعلی الندآء بقد اتی ام الکتاب ناطق و اشیاء بظهور مولی الوری مبشر

ان استمع الندآء من افق الکبریا انه لا اله الا هو العزیز الحکیم قد ذکر اسمک

ان یا امتی اسمعی ندائی ثم انقطعی عن سوائی ثم اشربی کاس ثنائی من انامل رحمتی و

ان یا ایها المذکور لدی المسجون ان استمع ندآء اسم المکنون الذی ظهر بالحق

ان یا باقر اسمع ندآء الله عن اطور هذه الورقه المبارکه ثم اتبع بما فیه و لا

ان یا باقر فاشهد فی نفسک و ذاتک و روحک بان شجره الطور قد ارتفعت بالحق فی سنه

ان یا حبیب قد حضر بین یدینا کتاب من عندک و اجبناک بجواب یقر به عیون الذین توجهوا

ان یا حسن احسن کما احسن الله الیک ثم اتخذه لنفسک حبیب قم و خذ کاس الحیوان

ان یا حسن اسمع ندآء الحسین عن شطر هذا السجن العظیم تالله قد ورد علیه ما

ان یا حسن ذکر حین الذی حضرت تلقاء الوجه و ارتدت الیک لحظات القدس و سمعت

ان یا رضا ان اشهد فی نفسک بانه لا اله الا هو و انه کان بکل شیء حکیما و عنده

ان یا صاحبی فی السجن لانا حبسنا فی السجن کما انت حبست فی السجن و هذا من تقدیر

ان یا عبد اسمع ندآء هذا العبد الذی انفق روحه فی سبیل الله المهیمن العزیز

ان یا عبد ان استمع الندآء من ملکوت الاسماء شطر ربک فاطر السماء انه لا اله
