این کتابیست از مظلوم الی من فاز بالعرفان و اقر بتوحید الله و اعترف بما انزله

آذان از جان باید تا ندای محبوب عالمیان را که از شطر سجن مرتفع است اصغا نماید

آه آه یا اله الرحمن قد کنت تعزی فی کل الاحیان عبادک الذین مستهم المصائب فی

باز بلند مکنت پرواز نمود و غراب غیرت از مغرب جان متصاعد و باوج عماء قدرت... قلباً طاهراً فاخلق فیّ یا الهی سرّاً ساکناً جدّد فیّ یا منائی

بشهادت جمیع کتب الهی یوم یوم اللهست و امر امر او بکلمه علیا کل را از عدم

تالله قد نزل ام الکتاب و القوم لا یفقهون قد قضی ما کان مسطورا فی الکتاب

تبارک الذی ارسل سفرآئه الی بلاده فضلا من عنده و هو الفضال الکریم انه ما اراد

تبارک الذی اظهر نفسه کیف شاء و اراد و نطق فی قطب الابداع انه لا اله الا هو

تبارک الذی نزل الایات کیف اراد و انطق الاشیاء علی انه لا اله الا هو المهیمن

تری یا الهی بان ورقه من الاوراق التی تورقت من سدره وحدانیتک و دوحه فردانیتک

تلک آیات القدس قد نزلت بالحق من لدن عزیز حکیم و بها نزلت الرحمه من سماء اسمی

تلک آیات الله الملک العزیز العظیم نزلت بالحق و انها تذکره للعالمین قد تعطر

تلک آیات الله نزلت بالحق و مایتذکر بها الا اولو الالباب قل یا قوم اتقوا الله

تلک آیات ظهرت من فم الله مع احتراق عجیب و تظهر من کل حرف منها زفرات اسفات و

جمیع ناس در لیالی و ایام بکمال تضرع و اتبهال از غنی متعال سائل و آمل بودند که

جوهر حمد و حقیقت ثنا بساط مقدس حضرت بهارا

ح س ذکر رحمه ربک قد کان بالحق منزولا انه یذکرک بفضل من عنده ان فضله کان علیک

حرفهای تازه بمیان آمده گفتهای گفته از جوالهای غفلت بیرون آمده میگویند بیان

حضرت خاتم انبیا روح ما سواه فداه از مشرق امر الهی ظاهر و با عنایت کبری و فضل

حمد حضرت قیومی را لایق و سزا است که بکلمه علیا ناسوت انشا را هستی بخشید و از

حمد حضرت مقصودی را لایق و سزا که بکلمه علیا عالم ملک و ملکوت را بانوار ظهور

حمد مالک قدم را که باسم اعظم فراق را بلقا تبدیل نمود

حمد مقدس از ذکر و بیان مقصود امکان را لایق و سزاست که باصبع اقتدار حجبات مانعه

حمد مقدس از ذکر و ثنا کلمه علیا را لایق و سزا که از نفحاتش عالم اسماء و صفات
