هذا کتاب من لدنا الی الذی مامنعته سبحات الاسماء عن الله فاطر الارض و السما

ان الکتاب ینطق فی الافق الاعلی و یقول یا ملا الانشاء تالله فتح باب السماء

ای حبیب من دنیا را قراری نه و وفائی نیست و صاحبان افئده نباید در این ایام

این ایامیست که قلم و لسان جز بذکر شهدا ساکن نه و دوست نداشته و ندارد بذکری

حمد مقدس از عرفان کائنات ذات قدمی را لایق و سزاست که با شئونات ظلمیه لا الا

این عبد فقیر معروض میدارد که اگرچه تفصیل حرکت از ارض سر و بلایای وارده در آن ایام

حمد مقدس از ذکر و ادراک امم مالک قدم را لایق و سزاست که باشراقات انوار نیر اسم

حمد مقدس از عرفان ممکنات و منزه از ادراک مدرکات ملیک عز بی مثالی را سزا است

روحی و نفسی لک الفداء کتاب مبارک که بطراز حب محبوب عالمیان مزین بود این خادم

الحمد لله الذی ظهر و اظهر ما کان مکنونا فی العلم و مستورا عن العیوم و الابصار سبحان الذی انطق الاشیاء

حمد محبوبی را لایق و سزاست که لم یزل بوده و لایزال خواهد بود هر ذی اسمی باسم

ذکر الله عبده الذی سمی بمهدی لیشکر ربه و یکون فی الله رضیا ان یا عبد اسمع ندآء

ذکر من لدنا لمن اقبل الی الله رب العالمین و قام علی خدمه الامر اذ کان

یا سمندر علیک بهائی و عنایتی لااشکو من شیء احب ما ورد علی و یرد فی سبیل

الحمد لله الذی نطق بکلمته العلیا اذا ماجت بها البحار و هاجت بها الاریاح و

حق ناطق و آیات مشرق سبیل واضح دلیل مشهود ولکن اهل ارض باوهام مشغول و از

حمد مقدس از اسرار قلم و فصاحت لسان حضرت مقصودیرا لایق و سزاست که رحمتش و

حمد مقصود عالم و مولی الامم را لایق و سزاست که اسرار مکنونه مخزونه را محض

ذکر من لدی المظلوم لمن فی الامکان لیقربهم الی ملکوت اسمی الرحمن المقام الذی

لازال مظاهر الهیه بحجتهای محکمه متقنه و براهین واضحه لائحه ظاهر شده اند و

یا قلم ارئک ناطقا فی اللیالی و الایام مره اسمع نغماتک و اخری حنینک و بکائک

الحمد لله الذی تجلی علی الممکنات باسمه القیوم اذا ظهر الانقلاب بین الارض و السماء

الحمد لله الذی جعل اسمه الابهی نورا و رحمه و شرفا و ذخرا لاصحاب الهدی و نارا

این مظلوم اراده نموده لوجه الله بر شما القا نماید آنچه را که سبب بقای ابدی… قل الهی الهی اشهد بوحدانیتک و فردانیتک و اعترف بما نطقت به السن
