ای ورقه انشاء الله از ما سواه فارغ و بذکر محبوب مشغول باشی ذکر دوست علت حیات

ای ورقه سدره انشاء الله بعنایت سلطان احدیه مسرور و خرم باشی و در کل احوال

این مظلوم در لیالی و ایام اهل ارض را بافق الهی دعوت نمود و بلایائی را در این

این مظلوم وصیت مینماید دوستان الهی را بر اعمالیکه سبب علو و علت سمو امرالله

این نامه ایست از این مظلوم مسجون بسوی یکی از احبای حق که بعلی نامیده شده

اینکه جناب حا علیه من کل بهاء ابهاه درباره اخوی اذن حضور خواسته بودند حال این

آنچه لدی الله محبوبست عرفان او و استقامت بر امر او است هر نفسی بان فائز شد

باز آو بده جامی این ساقی عطشانرا زآن ساغر باقی ده این فانی دورانرا این هیکل

بحر معانی از معین قلم رحمانی بقمیص این الفاظ حکمتیه بالغه ظاهر ای اهل ایقان

بدانکه خداوند عالم جل و عز روح مؤمن را قبض فرموده در اعلی علیین صاعد

بذکری خرقت الاحجاب و باسمی نورت البلاد و بسلطانی تزلزلت ارکان الذین هم کفروا

بگو ای عباد بانچه حق جل جلاله وصیت فرموده عامل شوید امروز روز قرب و لقاست و

تبارک الذی انزل الکلمه و فصل بها بین البریه انه لهو المفصل الحکیم و جعلها

تبارک الذی یذکر الخلق کیف یشاء ان الذی فاز بذکره و استقام علی امره انه فاز

تذرف عینی و ینوح قلبی و قلمی و اللسان یقول لک الحمد یا اله العالمین بما

ترانی یا الهی فی السجن بین الحزبین و تسمع ضجیجی و حنین قلبی بما ورد علی

تلک آیات القدس نزلت من جبروت مشیه الله المقتدر العلی العظیم لیهتدی بها عباد

تلک آیات الکتاب نزلت بالحق علی لسان بدع مبین و فیه قضت من سنن الاولین لان فیه یذکر

تلک آیات الله الملک الحق المبین الی الذی اراد ان یهتدی بهدی الله و یکون من

تلک آیات الله الملک الحق المبین نزلت بالفضل علی من فی السموات و الارضین

جمیع علما و عرفا منتظر که در چه یومی از ایام آفتاب جدید طالع شود و بحر علم

جمیع نسبتها الیوم منقطع است چه که یوم مکاشفه و لقاست و جمیع نسبتها بنفس حق

جناب امین علیه بهاء الله رب العالمین تلقاء وجه حاضر و بعنایات مشرق ظهور فائز

چندی قبل لوح امنع اقدس ارسال شد انشاء الله بان فائز شوی و عرف عنایت رحمن را
