هذا کتاب نقطه الاولی الی الذی سمی به نبیل قبل علی لیتذکر فی نفسه و یکون من

هذا کتاب یدع الناس الی الله العزیز الحکیم ان الذین اوتو بصائر من الله

هذا کتاب یذکر بالحق و فیه ما یشرب الناس من رحیق قدس مختوم فطوبی لمن یشرب منه

هذا کتاب ینطق بالحق و القوم اکثرهم لایسمعون قد نزلت الایات و هم لایشعرون و

هذا کتاب ینطق بالحق و فیه یذکر امه من اماء الله التی آمنت بربها و انقطعت عن

هذا لوح فیه یذکر آیات الفراق من هذ العبد البائس الفقیر حین الذی یخرج عن شطر

هذا ما نزل من قبل انه لتنزیل عظیم قد ماج بحر البلاء و احاطت الامواج فلک الله

هذا یوم فیه ینادی الاسم الاعظم بین الامم و یبشرهم بهذا الظهور الذی اذا ظهر

هر نفسی الیوم بعرفان الهی و بمطلع آیات ربانی فائز شد از او جمیع امراض حکت یافته

هل القلم یقدر ان یحرر ما قدر فی الکتب او یظهر ما کان مستورا فی صحف الله رب

هل زینت الارض بالذین لایمنعهم البلاء عن النظر الی الله العلی الاعلی و هل یمشی علیها من

ورقه مشهود گشت و هرچه مسطور بود منظور شد معلوم است که کم نفسی یافت میشود که

یا ابراهیم ان استمع ندآء ربک الابهی الذی ارتفع من مقامه الاسمی الاسنی انه

یا ابن اسمی الاصدق علیک بهائی و علیه بهائی و رحمتی و عنایتی انشاء الله شونات

یا ابن ذبیح علیه و علیک بهائی و عنایتی آنچه ارسال نمودی بعز قبول فائز ذکر بیت

یا احباء الرحمن فی البلدان هر ناری مخمود مشاهده میشود مگر ناری که لحب الله

یا احمد اسمع ندائی انه یجذبک الی ملکوت قربی و جبروت لقائی و یذکرک بآیاتی

یا احمد علیک سلام الله الفرد الاحد نشهد انک فزت بما کان مرقوما من القلم

یا اختر ندایت در منظر اکبر باصغای مالک قدر فائز نفحات محبت از او استشمام شد

یا اسم جود مطالب جناب سمندر علیه بهاءالله در ساحت اقدس مذکور و مخصوص

یا اسمعیل یذکرک الجلیل من شطر

یا اسمی علیک بهائی نامه جناب علی علیه بهائی که بانجناب نوشته بود نزد مظلوم حاضر و قرات شد لله الحمد عرف

یا الف علیک سلامی و بهائی یا فا علیک رحمتی و فضلی کن مطمئنا بعنایه الله و

یا اله الغیب و الشهود و مربی الوجود اسئلک بسلطنتک المکنونه عن الانظار بان
