الیوم باید نفوسیکه از انوار آفتاب حقیقت منور شده اند و از رحیق بیان رحمن

ام البیان از افق سماء معانی ندا میفرماید و ام الکتاب از افق فم اراده ربانی

امپراطور فرانسه شخصی بود در مقام قول اعظم از جبال و در مقام عمل اقل از خردل

امروز آفتاب حقیقت از افق سماء مشیت الهی مشرق و انوارش عالم را احاطه نموده

امروز بر احزاب عالم لازم که بقلوب بشطر محبوب توجه نمایند وعدهای الهی که

امروز ذرات کائنات بعیش مشغولند چه که محبوب حقیقی که لازال در ستر بوده کشف

امروز روزیست که اشراق شمس ظهور کل را احاطه فرموده و مالک اسما جمیع را بافق

امروز روزیست که حقیقت کتاب الهی بر هیکل ظهور ظاهر و ناطق جمیع من علی الارض را در کل

امروز روزیست که کل ذکر او را شنیده اند چه که در جمیع کتب الهی مذکور است و

امروز کتاب مابین احزاب بقد اتی الوهاب ناطق یوم یوم عنایت و رحمت و کرمست ولکن

امروز کینونت حمد بانه لا اله الا هو ناطق و حقیقه شکر بانه هو الاول و الاخر و

امروز مشرق مطلع ظهور و مطلع مشرق وحی از افق سماء عنایت الهی ظاهر و باهر ولکن اهل ارض

امین اگر تفصیل این ارض را خواسته باشید ان الذباب فیها استنسر لذا اوقعه الله

ان استمع الندآء المرتفعه علی البقعه النوراء من السدره المنتهی انه لا اله الا هو العزیز

ان استمع الندآء عن یمین البقعه البیضاء من سدره المنتهی انه لا اله الا انا الفرد الخبیر

ان استمع ما یوحی الیک من شطر السجن افق البلیه الکبری من شجر القضا انه لا اله

ان استمع ندآء المظلوم انه یذکرک من شطر سجنه العظیم قد ذکرناک من قبل و

ان اشکر الله ربک بما وفقک بلقائه فی النوم و الیقظه و انه لهو ارحم الراحمین و

ان اشهد بما شهد الله قبل خلق السموات و الارض انه لا اله الا انا المهیمن القیوم

ان الاوراق تنطق قد ظهر نیر الافاق و الاشجار تنادی قد ظهر المختار و السماء

ان السر ینادی قد اتی من عجز عن عرفانه الوجود الا من شاء الله المقتدر العزیز

ان الکتاب استوی علی العرش و انزل الکتاب امرا من عنده و هو الکتاب ان اللوح

ان الکتاب ینطق و القوم لا یسمعون و القلم یغرد و الناس لایعرفون و اللوح ینوح بما

ان اللوح یظهر مرة علی هیکل الانسان و یدع الکل الی العزیز الوهاب
