انا دخلنا البستان و استوینا علی العرش الواقع علی الماء و کانت الشمس تلعب فی
انا سمعنا ندآئک و اقبالک اقبلنا الیک و ذکرناک بما لاینفد عرفه بدوام اسماء
انا نذکر الایام التی کنت حاضرا مع عمک علیه رحمه الله و فضله امام الوجه و
انا نذکر عباد الله و امائه و بشرناهم فی کور البیان بهذا الاسم الذی به هدر
انا نذکر من اقبل الی البحر الاعظم اذ ارتفعت امواجه و ظهر برهانه فی یوم فیه
انا نذکر من توجه الی الله و اراد ان یشرب کوثر الحیوان من ید عطاء ربه المعطی
انا نذکر من هذا المقام من سمی بغلام قبل رضا لیفرح بذکر مولاه القدیم انا
انسان بمثابه معدن که دارای احجار کریمه است مشاهده میشود بتربیت جواهر اخلاق
انشاء الله از باده روحانی که معرفت جمال رحمانیست بنوشی و بنوشانی این رحیق
انشاء الله بعنایت الهی فائز باشی و بانوار عرش منور جمیع ناس را بانچه سبب ارتفاع
انشاء الله بعنایه الرحمن در کل احیان بذکر محبوب عالمیان مشغول باشید دنیا و آنچه در
انشاء الله در جمیع ایام از کوثر عرفان مالک انام بیاشامید و از این کوثر اطهر انور سرمست
انشاء الله در کل احیان بشمس افق ظهور متوجه باشی و از کوثر طهور بیاشامی
انشاء الله لازال بذکر الله مشغول باشید و از دونش فارغ و حق جل کبریائه هرگز
انشاء الله لم یزل و لایزال بالطاف محبوب بی زوال فائز باشی و بثنایش مشغول
انه وصی العباد و من فی البیان بهذا الظهور الظاهر من افق العالم ولکن ملا
اول ذکر خرج من لسان العظمه و الکبریاء علیک یا ایتها الورقه العلیا و المشرقه
ای امه الله حمد کن محبوب عالم را که از آنچه جمیع علما و عرفای ارض محروم
ای امه الله حمد کن محبوب عالم را که در سجن اعظم عباد و اماء خود را بخود میخواند این
ای امه الله مضیف خراب و صاحب آن اسیر احزاب سوف یظهر ما قدر للبیت انه لهو
ای بنده خدا این بنده خدا میگوید که چندین سنه میگذرد که در هر صبح و شام آن
ای جواد اگر قلبت را از تعلق بدنیا و آنچه در او هست منزه نمائی و با نفس قدسی
ای حسن انشاء الله بعنایات الهی فایز باشی محزون مباش از آنچه بر دوستان حق از
ای حسین نامه ات لدی العرش حاضر و آنچه در او مذکور استماع شد از بلایا و محن که