یا یهودا ان الطور یحدث و القوم لایسمعون ان السدره تنادی و الناس لایفقهون اسمع

یا یوسف بر مظلوم وارد شد انچه که چشم ابداع عالم شبهش را ندیده

یشهد لسانی انه لا اله الا انا المهیمن القیوم و یشهد لسانه ان الذی ینطق انه

ینبغی لک بان تشکر الله بعدد السن الخلائق بما ایدک علی الاعتراف بمطلع وحیه و مشرق

ا تحرم یا الهی من اقبل الی حرم ذاتک ا تبعد یا محبوبی من استجار الی مدینه

اثر قلم نزد مالک قدم حاضر و مشاهده شد ذکر عامی نموده بودی کل نزد بحر علم عامی

از صریر قلم اعلی این کلمه علیا اصغا شد قد اتی المالک الملک لله بظهوره ظهر ما

از قبل لسان عظمت باینکلمه ناطق و من الماء کل شیء حی آن آب درین ایام از قلم

اسمت نزد مظلوم مذکور آمد و طرف عنایت بتو متوجه الیوم باید کنیزان حق بکمال

اسمع ندآء من ینادیک حین الذی یهب روائح الفراق عن شطر العراق و تغن دیک

اسئلک یا من بندائک الأحلی انجذبت الأرض و السمآء باسمک الذی به سخرت

اشراقات انوار ظهور مکلم طور از جمیع آفاق عالم ظاهر و مشرق و آیات عظمت از سماء

اشهد یا الهی و سیدی و سندی و غایه املی و رجائی بوحدانیتک و فردانیتک لیس لک

افنانی علیه بهائی بحضور فائز و باصغاء آیات منور از اول ایام لوجه الله از کوس

اکثری از اهل عالم مدعی عرفان مالک قدم بوده و هستند ولکن بعد از خرق حجبات

اگرچه ظلمت ظلم کل اشطار را احاطه نموده و دست تعدی ظالمان بر مظلومان دراز شده

البته وجه را اخذ نمائید و لکن بقسمی مرغوب یعنی اسباب کدورت بمیان نیاید

الحمد لله بانوار فجر بیان فائز شدی و رحیق محبت مالک امکانرا نوشیدی طوبی لک و

الحمد لله بعرفان رحمن فائز شدی و از کوثر حیوان که حب اوست آشامیدی

الحمد لله تجلیات انوار وجه الهی بر طورهای قلوب مقبلین و مقبلات پرتو افکنده چه

الحمد لله عرصه هستی بنیر اسم الهی منور و روشن گشته و ندای سدره مرتفع شده نیکو

الحمد لله که طلعات مجد قدسیه و وجهات انس عزیه جسد سر ازلی را از حجبات غیریه
