یا سیف الدین انا محونا آیه السیف و جعلنا آیه القلم مشرقه من افق رحمه ربک

یا شیرین یا امتی حمد کن مقصود عالم را که ترا از رحیق بیان قسمت عنایت فرمود و

یا صابر ان الصبر محبوب الا فی حبی العزیز المنیع و الصمت

یا صمد کتابت لدی المظلوم حاضر و طرف عنایت باو متوجه الحمد لله فائز شدی بانچه

یا عباس تغییر و تبدیل در ید قدرت حق جل جلاله بوده از هیچ امری عاجز نبوده و

یا عبد الحسین اول امر ایمان بحق جل جلاله بوده و آخر آن استقامت بر امرش در

یا عبد الحسین علیک بهائی نامه ات رسید ملاحظه شد ندایت را شنیدیم و باین لوح

یا عبد الحسین یذکرک المظلوم اذ کان جالسا فی قصر بنی لمقر عرش ربک العلیم الحکیم

یا عبد العلی اسمت نیکوست انشاء الله بما ینبغی لهذا الاسم فائز باشی عنایت حق

یا عزیز نفوسیکه خود را عزیز میشمردند بر ذلت اولیای حق قیام نموده اند دوستان

یا عصمت طوبی لاسمک اسمت طراز اول است از برای نساء هذا ما نطق به مالک ملکوت

یا علی امروز سدره بیان که در قطب جنان بید فضل غرس شده باین کلمه علیا ناطق

یا علی ذکرناک من قبل و اراد ذکرک النبیل فی هذا الحین ذکرناک مره اخری و انا

یا علی عالم از عرف بیان الهی معطر و بکمال ذوق و شوق بتسبیح و تهلیل مشغول از

یا علی علیک بهائی و عنایتی لله الحمد عنایتش احاطه نموده و رحمتش سبقت گرفته و

یا علی قد فزت بذکری من قبل انه یذکر من اقبل الیه و یسمع من ینطق بثنائه و یری

یا علی کره بعد کره باصغای ندای حق فائز شدی و الواح الله از سماء رحمت مخصوص

یا عمی شکر نما که از زلال خمر بی مثال نوشیدی و از شهد وصال حضرت ذوالجلال

یا عنایت علیک و علی من معک بهاء الله و عنایته حسین ابن اسمی علیهما بهائی با

یا غصنی الاعظم قد حضر لدی المظلوم کتابک و سمعنا ما ناجیت به الله رب العالمین

یا فیض قد فزت بعرفانی اذ هدیناک الی افقی و عرفناک صراطی و اسمعناک آیاتی و

یا قلم القدم ذکر الامم بهذا الاسم الاعظم لعل یقبلن الی قبله من فی السموات

یا قلمی اشهد انک ماقصرت فیما امرت به من لدی الله رب العالمین قد ارتفع صریرک

یا قلمی الاعلی اذکر من سمی بباقر علیه بهائی انه اقبل الی الوجه اذ کان الناس
