یا ورقه و یا امه البهاء حق آگاه گواه که لازال جناب مرفوع علیه بهائی و عنایتی

یا یهودا حمد کن مقصود عالمیان را تورا تائید فرمود بر عرفان مشرق وحی و مطلع الهامش

یشهد لسان ظاهری و باطنی بوحدانیه الله و فردانیته و بقوته و قدرته و سلطانه و

ینادی الکتاب قد اتی الوهاب و الملک لله مالک الماب لسان الرحمن فی ملکوت البیان

ینطق لسان القدم فی قطب العالم انه لا اله الا انا المهیمن القیوم قل یا عباد

یوم یوم انبساطست چه که بساط الله باراده مطلقه نافذه در عرصه عالم بمبارکی اسم

یوم یوم فرح و سرورست جمیع اشیاء بقد اتی الموعود ناطق طوبی از برای نفسیکه

یوم یوم نصر و ظفر است امید آنکه بجنود حکمت و بیان اولیایش افئده و قلوب را مسخر

دوستان آن ارض را ذکر نموده و مینمائیم بذکری که باقی و دائمست

یا امتی چه بسیار از رجال که در قرون و اعصار منتظر ظهور بودند

ا تحزن من شیء بعد الذی ادرکت البلایاء فی حبی و الرزایاء فی سبیلی فو عمری

اختلافات روزگار که از قضایای مبرم الهی ظاهر شده یاران هم آشیان را از هم فصل

اذا انار افق الظهور و غنت الطیور اذا اخذ الاضطراب سکان الارض الا من اسکنه

اذکری ربک فیکل صباح و عشی و انه هو الله لا اله الا هو العزیز العلی قولی انه لحجه من الله

از آغاز آفرینش خواستیم دریای بخشش جدید آمد باد خواست یزدانی با حرارت نهانی

از بحر جود مالک وجود و سلطان غیب و شهود می طلبیم اولیا و اصفیا را در هر حین

از قبل از قلم اعلی نازل که سماء مقام انسانی از دو نیر روشن و منیر و آن امانت و استقامت بوده

از قبل لوح امنع اقدس از سماء اراده ربانی نازل و ارسال شد و هذه مره اخری لتشکر ربک

از همشيره بيچاره ميپرس که با چند نوع از علّت ناخوشی از آن بيت خارج شده و در خانهٴ جناب کليم بکمال فرح

اسباب غل و بغضا از هر جهتی ظاهر بعضی اراده نمودند کتاب بیان حضرت باب

اگر دیو راه نزده باشد انشاء الله از خرم بهار الهی خرم و شاد باشید فسبحانک یا الهی

اگرچه فتنه سنه شداد اکثری از ناس را از شطر محبوب غافل نموده ولکن بدایع فیض و
