ای خدیجه بشنو ندای مطلع نور احدیه را که از افق سجن اعظم تو را ندا میفرماید

ای دوستان فرات رحمت رحمن جاری و بحر حیوان ظاهر و مشهود بمبارکی اسم اعظم در کل

ای دوستان هر چیز مرغوب قیمتی را سارقان از عقب بوده باید لئالی محبت الهی را که

ای شه از من چه پرسی حال من در اینوقت که این عبد بر مسند تفرید ساکن است و بر

ای عمه لسان رحمن میفرماید نفحات محبتت استشمام شد و مراتب خلوصت لدی العرش

ای کنیز الهی ندایت فائز شد و تو هم بجواب فائز گشتی مقام مقام شکر است و وقت

ای کنیز حق از عالم خلق صعود نما و بعالم تقدیس و تنزیه ربانی وارد شو تا دنیا و

ای کنیز حق الیوم هر نفسی بعرفان مقصود امکان فائز شد باید در جمیع احوال بشکر و

ای کنیزان حق انشاء الله لم یزل و لایزال بعنایت الهی فائز باشید آنچه در عریضه معروض

ای گوهر جمال قدم از منظر اکبر بتو ناظر و میفرماید قلب محل تجلی انوار وجهم بوده و

ای محمدیار حق یارت بوده که بعرفان یار حقیقی فائز شدی و از اغیار آزاد گشتی

ای مهدی مکتوب شما رسید و لکن لوح بعد از دو روز بشما رسید

این طیر گلستن باقی ثمره شجره الهی را ذکر مینماید

این مظلوم در لیالی و ایام عباد و اماء حق جل جلاله را بما یقربهم الی الله دعوت نموده بعضی باصغا فائز

آتش انفصال بعد از آسایش ایام وصل و اتصال جانرا سوخته و دلرا گداخته دل پیش تست

آفتاب عنایت مشرق و بحر جود مالک وجود ظاهر و مواج است نیکو است حال نفسیکه

آمدیم باغ هوا خوب فضا مرغوب کلها باصفا لکن یکشب بیش توقف نکردیم

آنچه در باره بلایا و محن مذکور داشتید آنچه در سبیل حق وارد شود محبوب بوده و خواهد بود

باید هر نفسی امروز در آنچه ظاهر شده تفکر کند و بعقل و درایت خود تفحص نماید که

بعد از عرفان مطلع وحی الهی و مشرق اوامر صمدانی استقامت از اعظم اعمال بوده باید

بعنایت حق فائز شدی لله الحمد و بصراطش آگاه گشتی لله الفضل ذکرت مذکور و لحاظ

بگو ای اهل امکان طلعت رحمن میفرماید امروز روز گفتار نیست و هنگام انتظار نه

بگو یا حزب الله و احزاب مختلفه عالم بر نصرت قیام نمائید و عالم محبت و وداد

تری یا الهی کیف اشتعلت نار الاعتساف و خبت مصابیح الانصاف الی ان اخرجونا
