قوله تعالی بحر وحی که در قلم اعلی مستور است بصورت اینکلمات ترشح فرموده ای

م ه علیک بهاء الله مولی الاسماء ان البحر الاعظم اراد ان یرسل الیک موجا من

هذا کتاب یکتبه قلم الاعلی حین الذی یبکی و ینوح فی سر السطر بما ورد علیه من

یا نور مالک ظهور در طور عرفان که مقر سجن مقصود عالمیانست ترا ذکر مینماید

الحمد لله الذی اوقد سرج البیان فی زجاجات العلم و العرفان و هدی بها اولی الحجی

الحمد لله الذی تفرد بالبیان و تنزه عن العیان و تقدس عما ذکر فی الامکان انه

الحمد لله الذی خلق الخلق لعرفانه بقوله کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف فخلقت

ان الغیب فی هیکل الشهود یبشر العالم باسمه الأعظم ولکن الناس اکثرهم لا یفقهون

ان یا ملک الروس ان استمع ندآء الله الملک القدوس ثم اقبل الی الفردوس مقر الذی

این بسی معلوم و واضح است که ابدا حق جل ذکره راضی نه که احدی بر احدی تعدی

یا اسمی علیک بهائی نامه جناب ع ط که بآنجناب ارسال نمود بشرف اصغا فائز عرف محبت و استقامت

حمد مقدس از لوح و مداد مربی عوالم لاتحصی را لایق و سزا که خلق را خلق فرمود و

حمد و شکر مخصوص حق جل جلاله است که قلوب را خلق فرمود و بیکدیگر راه نمود اوست

عرض میشود اگر چه بر حسب ظاهر ملافات نشده و لکن از صفات پسندیده سرکار عالی

فدای آن دوست الهی این خادم فانی ای حبیب جانی و ای دوست روحانی در محفل رحمانی

فطوبی لک یا سمندر النار بما اشتعلت من نار التی ظهرت علی هیکل المختار فی هذه الایام

قد ارسلت الیک من قبل کتابا علی لسان عربی مبین و اذا انزل علیک هذاللوح

کتاب من لدی المظلوم الذی سجن فی حصن عکاء الی من اراد ان یشرب کوثر الحیوان من

هذا کتاب فیه یذکر ما یجری عنه الدموع من اعین المقربین ان یا قلم فاذکر ما ورد علی ذکر

هذا کتاب من خادم الرحمن الذی سمی بعبدالله و اشتهر باقا جان الی الذینهم

الحمد لله الذی سخر العالم بالاسم الاعظم الذی به تجلی الرحمن علی ابن عمران فی

حمد مالکی را لایق و سزاست که شئونات و ارادت ملوک و مملوک او را از اراده منع

حمد مقدس از علم و عرفان مقصود عالمیان را لایق و سزاست که از یک قطره از دریای

شهد الله انه لا اله الا هو و ان هذا الغلام لبرهانه لمن فی السموات و الارض و سلطانه
