ای امه الله عریضه ات بساحت اقدس فائز و راس آن باکلیل ذکر مالک اسماء مزین

ای امه الله کتابت مشاهده شد و از قلم اعلی جواب آن نازل نفوسیکه الیوم بمطلع وحی اقبال

ای امه الله ندایت را شنیدیم و وجه قدم از سجن اعظم باحبای خود متوجه بوده و

ای بنت علی بشنو ندای ملیک ارض و سما را که از یمین سجن اعظم ندا میفرماید و ترا

ای پسران اسرافیل عهد ابراهیم را یاد آورید و کردارش را نگران باشید

ای رب اسئلک بتجلیات اسمک الاعظم علی الامم و بانوار وجهک یا مالک القدم بان

ای صغرا بشنو صریر قلم اعلی را و از ما سوی الله بگذر بیادش خرم باش و بذکرش

ای کنیز خدا انشاء الله در کل احیان بما امرت به من لدی الرحمن عامل باشی و

ای محمد قبل حسین باینکلمه متقنه که بمنزله بحر حیوانست از برای تشنگان متمسک باش

ای محمد نار در جمیع اشجار بقد اتی المختار ناطق و نور از افق طور بضیاء

ای ورقه سدره الهیه جهد نما که یوم جهد و سعیست تا از الحان بدیعه سدره بیاموزی مسک

این الید لارفعها الی سما فضلک و این البصر لیری ظهورات امرک و این الرجل

این آن نباء عظیمست که در جمیع کتب مذکور و مسطور است

اینکه در باب تأهل نوشته بودند گذشتن از آن جایز نه چه که از سنن الهیه ما بین بریه است

آفتاب ظهور مشرق و دریای فضل مواج طوبی از برای نفوسیکه بکمال ایقان بافق رحمن

بحر الفضل اراد ان یرسل الیک من شطر العدل

بر جمیع احبای حق لازمست که در استقامت و مراتب آن تفکر نمایند تا بحکمت بیان حق

بفول زرانگیز آقا ضیاء آمد و بکلمه عززناهما بثالث متکلم و همچنین آقا بدیع لذا باین لوح

بگو ای عباد مظلوم آفاق در یوم معاد کل را بمالک ایجاد دعوت میفرماید مقصود آنکه

بیت بناه الخلیل و طافه العباد و بیت بناه الجلیل و جعله مثواه الاول ما دخل فیه و

بیقین بدانید که لدی العرش مذکورید و قلم اعلی بذکر شما متوجه ان المظلوم یذکر

تبارک الله الذی اری عبدا من عباده حوریة البقاء المزینة المتورة باسم الله الابهی

تفکر فی فضل مولیک انه یذکرک بما ذکرته لعمری لو تعرف هذا الفضل حق العرفان

تل تیم نیستید و بسیار شیرینید حنظل نیستید و عسلید بعید نبوده قریبید چه که
